خانه ارواح ایزابل آلنده: خلاصه، تحلیل و شخصیت های کتاب

Melvin Henry 02-06-2023
Melvin Henry

کتاب خانه ارواح اثر ایزابل آلنده رمانی است که در سال 1982 منتشر شد. این کتاب داستان چهار نسل خانواده را در یک کشور آمریکای لاتین در قرن بیستم بیان می کند. آلنده جنبه‌هایی مانند بی‌عدالتی اجتماعی، تغییر نقش زنان در جامعه و مبارزه مردمی علیه استبداد را در میان فضای مدرنیزاسیون و جوشش ایدئولوژیک می‌چرخاند.

این اثر اولین اثر ادبی آلنده را تشکیل می‌دهد. به عنوان راوی، و به سرعت تبدیل به یک کتاب پرفروش بحث برانگیز شد. این به چند جنبه مربوط می شود. در زمینه ادبی، آلنده روایتی واقع گرایانه از تاریخ معاصر شیلی را با عناصر جادویی و شگفت انگیز تلاقی می کند. در جنبه‌های غیر ادبی، آلنده هم به خاطر اعتقادات سیاسی خود و هم به دلیل روابط خانوادگی‌اش با سالوادور آلنده بحث‌هایی را برانگیخته است. به دنبال آن یک تحلیل مختصر و یک لیست توصیفی از همه شخصیت ها.

خلاصه خانه ارواح اثر ایزابل آلنده

در دهه های اول قرن بیستم ، Severo و Nívea del Valle یک خانواده بزرگ و مرفه تأسیس کردند. Severo و Nívea هر دو لیبرال هستند. او آرزوهای سیاسی دارد و او پیشگام فمینیسم است. در میان فرزندان متعدد این ازدواج، رزا لا بلا و کلارا روشن بین برجسته هستند.

کلارانمایندگی. تروبا نماینده قدرت اقتصادی است که اقتدارگرایی را به نام "تمدن" مردم توجیه می کند.

به نوبه خود، سورو، نیوه، بلانکا و کلارا نماد تفکر بورژوایی در عبارات مختلف آن هستند. بلانکا و کلارا به نیازمندان کمک می کنند. جیمی نشان دهنده تعهد دموکراتیک از طریق حرفه پزشکی در خدمت مردم است. نیکلاس بخشی را نشان می دهد که از طریق معنویت غیرقابل طبقه بندی از واقعیت فرار می کند. ما می توانیم حداقل سه مورد را شناسایی کنیم:

  1. بخشی که نظم و تسلیم اجتماعی را می پذیرد. این مورد پدرو گارسیا و پسرش پدرو سگوندو است.
  2. بخشی که می‌داند حقوق آنها سلب شده است، خود را قربانی می‌دانند، اما نمی‌توانند جایگزین‌های بهتری را بیان کنند. به عنوان مثال، پانچا و استبان گارسیا، و دهقانانی که رئیس را به گروگان می گیرند. این به دو دسته تقسیم می شود: کسانی که با وسایل غیرنظامی می جنگند (مانند پدرو ترسرو)، و کسانی که مسیر مسلحانه را در پیش می گیرند، مانند میگل.

نقش کلیسای کاتولیک

آلنده بازنمایی های متفاوتی از رهبران کلیسای کاتولیک را از طریق سه نوع کشیش نشان می دهد: پدر رسترپو، پدر آنتونیو و پدر خوزه دولچه.ماریا.

همچنین ببینید: آهنگ با تشکر از زندگی Violeta Parra: اشعار، تجزیه و تحلیل و معنی

پدر رسترپو مظهر مفهوم کلیسایی قبل از شورای دوم واتیکان است، جایی که اغلب موعظه جهنم بیش از موعظه فیض مورد توجه قرار می گرفت. پدر رسترپوی متعصب در همه چیزهایی که مشاهده می کند گناه می یابد و موضع او محافظه کارانه است.

پدر آنتونیو نماینده کشیش های سنتی تر در اواسط قرن است که مؤمن ترین وفاداران آنها را همراهی می کند. این در مورد یک کشیش غیرسیاسی است که بین اخلاق گرایی و کنجکاوی در مورد انحرافات کوچکی که در اعترافاتش می شنود سرگردان است. با این حال، او دوست خوب فرولا است.

پدر خوزه دولچه ماریا یک کشیش یسوعی است که به انجیل یک تفسیر اجتماعی می دهد. این کشیش نماینده بخشهای کلیسایی است که مبارزه مردم را از آن خود می دانند و متعهد به جستجوی عدالت، برابری و آزادی هستند.

نقش زنان

از ابتدا در ابتدا در رمان، شخصیت نیوا از نقش جدیدی برای زنان در جامعه خبر می دهد. هنگامی که همسرش از سیاست بازنشسته می شود، او به یک فعال فمینیست مهم تبدیل می شود.

در کلارا و بلانکا، ما هنوز عواقب جامعه مردسالار را می بینیم که نقش های خاصی را بر زنان تحمیل می کند. با این حال، آنها زنان مطیع نیستند، بلکه زنانی هستند که از موقعیت خود اقتدار خود را تسخیر می کنند که نظم را به چالش می کشد.پدرسالارانه

آلبا نتیجه این کار خواهد بود، زیرا او دانشجوی دانشگاه می شود و تا جایی که می تواند برای دفاع از آرمان های خود مبارزه می کند. آلبا کاملاً استقلال خود را تسخیر می کند و احترام پدربزرگ محافظه کار خود را به دست می آورد.

به همین دلیل است که مایکل هندلزمن در مقاله ای با عنوان خانه ارواح و تکامل زن مدرن ، شخصیت‌های زن یک مضمون ساده نیستند، بلکه رشته‌های داستان را به حرکت در می‌آورند، با قدرت مقابله می‌کنند و دگرگونی‌های مهمی در داستان ایجاد می‌کنند.

آلبا به عنوان یک قربانی

آلبا ، تنها نوه تروبا، لطافت پنهان او را در او بیدار می کند. پدرسالار بزرگ، خشمگین و انتقام‌جو، در نوه‌اش شکافی می‌یابد که سختی‌اش از میان می‌رود. تحولی که کلارا در اولین سال‌های جوانی در او ایجاد کرده بود و به طرز چشمگیری قطع شد، از طریق آلبا ادامه یافت.

این آلبا است که در گوشت خود برای اشتباهات پدربزرگش، زمانی که استبان گارسیا، کفاره می‌دهد. سالهای کینه انباشته شده علیه تروبا را به او بازمی گرداند. آلبا به عنوان یک قربانی، رستگاری پدربزرگش را معرفی می کند و تاریخ خانواده را به عنوان بخشی از تخیل جمعی که مظهر ارزش های آزادی، عدالت و برابری است، توجیه می کند.

اگرچه رمان مشخص نمی کند که کدام بخش پیروز خواهد شد. ، پیوند استبان تروبا و آلبا را می توان بیان یک عادلانه وآشتی ضروری بین بخش‌های جامعه مدنی، آشتی که قادر به رویارویی با دشمن واقعی باشد: زنجیره‌ای از کینه‌ها، بنیادی و بی‌اساس، که منجر به استبداد نظامی می‌شود.

شخصیت‌ها

چارچوب از فیلم خانه ارواح (1993) به کارگردانی بیل آگوست. در تصویر، گلن کلوز در نقش Férula و مریل استریپ در نقش کلارا.

Severo del Valle. پسر عمو و شوهر نیوا. عضو حزب لیبرال

Nívea del Valle. پسر عمو و همسر سورو. فعال فمینیست

رزا دل واله (رزا لا بلا). دختر سورو و نیوا. نامزد استبان تروبا. او بر اثر مسمومیت می میرد.

کلارا دل واله. دختر کوچک سورو و نیوا. مادرسالار و روشن بین. همسر استبان تروبا و مادر بلانکا، جیمی و نیکلاس. خاطرات خود را در دفترچه های زندگی خود بنویسید. سرنوشت خانواده را حدس بزنید

عمو مارکوس. عموی مورد علاقه کلارا، عجیب و غریب، ماجراجو و رویاپرداز. او در یکی از ماجراهای عجیب خود جان خود را از دست می دهد.

استبان تروبا. پسر استبان و استر با خلق و خوی وحشی. عاشق رزا تا زمان مرگش. او با کلارا، خواهر رزا ازدواج می کند. پدرسالار رهبر حزب محافظه کار

فرولا تروبا. خواهر استبان تروبا. مجرد و باکره، وقف مراقبت از مادر و سپس مراقبت از اوخواهر شوهر کلارا، که او عاشق او می شود.

Ester Trueba. مادر بیمار و در حال مرگ استبان و فرولا تروبا

بلانکا تروبا دل واله دختر بزرگ کلارا و استبان تروبا. او عاشق پدرو ترسرو گارسیا می شود.

خیم تروبا دل واله دوقلوهای نیکلاس، پسر کلارا و استبان تروبا. چپ ایده آلیست. دکتر اختصاص داده شده به مراقبت از فقرا در بیمارستان

Nicolás Trueba del Valle. دوقلوهای جیمی، پسر کلارا و استبان تروبا. او بدون یک حرفه مشخص، به کاوش در آیین هندو می پردازد و رضایت شخصی و اقتصادی خود را در آن می یابد.

ژان دو ساتینی. شمارش فرانسوی. شوهر بلانکا تروبا در یک ازدواج ترتیب داده شده. هرگز اتحاد خود را کامل نکنید. او نام خانوادگی خود را به دختر بلانکا با پدرو ترسرو گارسیا می دهد.

Alba de Satigny Trueba. دختر بلانکا و پدرو ترسرو که توسط ژان دو ساتینی به فرزندی پذیرفته شده است. با ایده های چپ ارتباط برقرار کنید. او عاشق چریک میگل، برادر آماندا می شود.

پدرو گارسیا. اولین مدیر لاس ترس ماریاس hacienda.

پدرو سگوندو گارسیا. پسر پدرو گارسیا و مدیر دوم Las Tres Marías hacienda.

پدرو ترسرو گارسیا. پسر پدرو سگوندو. او عاشق بلانکا می شود. او عقاید چپ را می پذیرد و آنها را در میان مستاجران لاس ترس ماریا موعظه می کند. او توسط تروبا اخراج می شود.

پانچا گارسیا. دختر پدروگارسیا و خواهر پدرو دوم. او در جوانی توسط استبان تروبا مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد و از او باردار می شود.

استبان گارسیا (پسر). پسر ناشناس استبان تروبا و پانچا گارسیا.

استبان گارسیا (نوه). نوه ناشناس استبان تروبا و پانچا گارسیا. او با میل به انتقام از کل خانواده تروبا رشد می کند. شکنجه آلبا.

پدر رسترپو. کشیش محافظه کار و واعظ پرشور جهنم.

پدر آنتونیو. اعتراف کننده فرولا تروبا. او در سال های آخر زندگی اش از نظر معنوی به او کمک می کند. کشیش یسوعی متعهد به مردم، نزدیک به عقاید چپ. دوست پدرو ترسرو گارسیا

آماندا. خواهر مایکل. عاشق نیکلاس و بعداً جیمی.

میگل. برادر کوچکتر آماندا. او به مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه آزادی معتقد است. او چریک می شود. او عاشق آلبا ساتیگنی تروبا می شود.

پروفسور سباستین گومز. او ایده های چپ را در دانش آموزان القا می کند و در تظاهرات در کنار آنها می جنگد.

همچنین ببینید: نقاشی دیواری مکزیکی: ویژگی ها، نویسندگان و آثار

آنا دیاز. همراه در مبارزات میگل و آلبا و رهبر چپ

ترانسیتو سوتو. فاحشه و دوست استبان تروبا که وفاداری خود را مدیون اوست.

نانا. مسئول بزرگ کردن فرزندان دل واله و بعداً فرزندان کلارا و استبانتروبا.

باراباس. سگ عظیم کلارا در دوران کودکی اش. او روز ازدواجش با استبان تروبا می میرد.

خواهران مورا. سه خواهر روح طلب، دوستان کلارا و برادران تروبا. لویزا مورا آخرین بازمانده است و خطرات جدیدی را برای خانواده به گوش می رسد.

شاعر. شخصیت بدون مشارکت فعال در رمان، دائماً به عنوان بسیج کننده احساسات و وجدان یاد می شود. از پابلو نرودا الهام گرفته شده است.

نامزد یا رئیس جمهور. رهبر جنبش چپ که لحظه ای به قدرت می رسد و توسط دیکتاتوری نظامی سرنگون می شود. از سالوادور آلنده الهام گرفته شده است.

مراجع

Avelar, I. (1993). «خانه ارواح»: داستان اسطوره و اسطوره تاریخ. مجله ادبیات شیلی ، (43)، 67-74.

هندلسمن، ام. (1988). «خانه ارواح» و سیر تکاملی زن مدرن. نامه‌های زنان ، 14(1/2)، 57-63.

او کوچکترین خواهر و برادرش است. او حساسیت خاصی برای تله‌کینزی، ارتباط با ارواح و پیشگویی دارد. او یک دفترچه خاطرات دارد که آن را "دفترچه زندگی" می نامد. در دوران کودکی او مرگ تصادفی را در خانواده پیش بینی می کند.

رزا، با زیبایی منحصر به فرد، با استبان تروبا، مرد جوانی از خانواده ای ویران شده، از راه دور تعهد دارد. مرد جوان در جستجوی رگ طلایی وارد معادن شده بود که برای او منابعی برای ازدواج با رزا و حمایت از مادرش استر و خواهرش فرولا فراهم کند.

یک تراژدی خانوادگی

در طول انتظار، رزا بر اثر مسمومیت می میرد، قربانی حمله ای که قصد داشت سورو را از بین ببرد. این رویداد سورو را از سیاست جدا می کند. کلارا به دلیل پیش‌بینی این رویداد و عدم امکان اجتناب از آن احساس گناه می‌کند، بنابراین تصمیم می‌گیرد صحبت را متوقف کند. مزرعه Las Tres Marías.

لاس ترس ماریا و تولد یک ثروت

Trueba با کمک دهقانان و مدیر، پدرو گارسیا، طی چند سال به رفاه می رسد. استبان تروبا که به خاطر رفتار مستبدانه اش شناخته می شود، به هر دختر دهقانی که سر راهش می یابد، تجاوز می کند. اولی دختر پانزده ساله مدیر آن، پانچا گارسیا است که او را باردار می کند بدون اینکه تبدیل شود.او همچنین به فاحشه خانه‌ها سر می‌زند و در آنجا با ترانسیتو سوتو، فاحشه‌ای آشنا می‌شود که در ازای دریافت لطفی به او 50 پزو قرض می‌دهد. حامی پس از دریافت نامه ای از سوی فرولا که به او هشدار داده بود مادرش در حال مرگ است، به شهر باز می گردد.

در همین حال، کلارا که اکنون در سن ازدواج است، سکوت خود را می شکند و ازدواج او با تروبا را پیش بینی می کند.

تولد خانواده Trueba del Valle

استبان که از زندگی انفرادی و سخت خسته شده است، تصمیم می گیرد با کلارا، خواهر کوچکتر رزا، خانواده ای تشکیل دهد. این زوج به لاس ترس ماریا می روند. کلارا از فرولا دعوت می کند تا با آنها زندگی کند، او مسئولیت کارهای خانه را بر عهده می گیرد و انواع نوازش و مراقبت را به خواهر شوهرش اختصاص می دهد. کلر. سه فرزند از ازدواج آنها به دنیا آمدند: بلانکا و دوقلوها، جیمی و نیکلاس. اما فرولا بدون اینکه کلارا متوجه شود عاشق او می شود. وقتی استبان متوجه می شود او را از خانه بیرون می کند. Férula او را نفرین می کند و اعلام می کند که کوچک می شود و به تنهایی خواهد مرد. فرولا چند سال بعد در تنهایی می میرد.

تغییر زمان

از زمان خروج فرولا، کلارا بر زندگی خانگی حکومت می کند و متعهد به آموزش و کمک به کارگران است. در همین حال، دوقلوها در مدرسه ای دور از حومه شهر و والدینشان تحصیل می کنند در حالی که بلانکا در مدرسه باقی می ماند.hacienda.

Trueba پدرو Tercero García را که پسر مدیر فعلی، پدرو Segundo بود، بیرون می‌اندازد. او او را به خاطر اشاعه عقاید سوسیالیستی از طریق موسیقی اخراج می کند، بی آنکه بداند از کودکی با بلانکا رابطه محبت آمیز داشته است. عشاق توسط کنت ژان دو ساتینی، یک نجیب زاده فرانسوی که آمده بود تا در خانه تروبا بماند تا او را در کارش مشارکت دهد، خیانت می کند. تروبا بلانکا را کتک می زند و همسرش را می زند. هر دو به شهر می روند.

استبان تروبا برای هرکسی که به او محل اختفای پدرو ترسرو را بگوید جایزه تعیین می کند. نوه پانچا گارسیا، استبان گارسیا، او را می دهد. تروبا که از هویت خود بی اطلاع است، پاداش اطلاع رسانی را به او انکار می کند. استبان گارسیا پر از اشتیاق برای انتقام است

تروبا سه انگشت پدرو ترسرو را با تبر قطع می کند. اما، با گذشت زمان، به لطف راهنمایی های خوزه دولچه ماریا یسوعی، او به حرفه خود به عنوان یک موسیقیدان ادامه داد و به یک خواننده معترض معروف تبدیل شد. دوقلوها متوجه شدند که خواهرشان بلانکا باردار است و به استبان تروبا اطلاع دادند. این امر ژان دو ساتینی را مجبور کرد که با او ازدواج کند و پدری را به عهده بگیرد. با گذشت زمان، رفتارهای عجیب و غریب شوهرش توجه بلانکا را به خود جلب کرد تا اینکه متوجه شد که او از همسرش استفاده کرده است.آزمایشگاه عکاسی برای تمرین صحنه های جنسی با کارکنان داخلی. بلانکا تصمیم می گیرد به خانه مادرش بازگردد.

بازگشت به خانه ارواح

این خانه در شهر علاوه بر ارواح، با انواع افراد باطنی و غیرتمند نیز رفت و آمد داشتند. . جیمی خود را وقف تحصیل پزشکی کرد و در بیمارستان به فقرا خدمت کرد. نیکلاس بدون مسئولیت از یک اختراع به اختراع دیگر سرگردان شد، در کنار معشوقش آماندا که یک برادر کوچک به نام میگل داشت.

نیکولاس آماندا را باردار کرد و او تصمیم گرفت سقط جنین کند. جیمی که مخفیانه عاشق آماندا است به او کمک می کند. آنها مدتی در خانه زندگی می کنند، در این زمان بلانکا برمی گردد و آلبا را به دنیا می آورد.

حرفه سیاسی استبان تروبا

استبان تروبا برای ایجاد یک حرفه سیاسی به خانه شهر بازمی گردد. او سناتور حزب محافظه کار می شود. تروبا از نوه استبان گارسیا بازدید می کند که برای دریافت پاداش خود بازمی گردد. با تصور اینکه او می تواند از این مزیت استفاده کند، توصیه نامه ای به او می دهد تا وارد نیروی پلیس شود.

پتریارک از ترس اینکه مبادا عجیب و غریب پسرش نیکلاس که اکنون هندو است، او را به نیروی انتظامی بفرستد. ایالات متحده، جایی که نیکلاس بدون پیشنهاد، به موفقیت اقتصادی به عنوان یک رهبر معنوی دست می یابد.

کلارا وقتی آلبا به سن هفت سالگی می رسد می میرد، اما روح او خانه را ترک نمی کند.او با سر مادرش، نیوا، که سال ها پیش به همراه پدرش در یک حادثه رانندگی درگذشت، دفن شده است. سر گم شده بود و کلارا با مهارت های پیشگویی خود آن را بازیابی و حفظ کرده بود.

ظهور چپ

جو غرق در آرمان های چپ است. آلبا که اکنون دانشجوی دانشگاه است، عاشق میگل، دانشجوی انقلابی می شود. او با او در تظاهراتی شرکت می کند، جایی که افسر پلیس استبان گارسیا او را شناسایی کرد. اصلاحات ارضی زمین او را از استبان تروبا می گیرد. در تلاش برای بازیابی آنها، رئیس به عنوان گروگان دهقانان خود در Las Tres Marías به پایان می رسد. پدرو ترسرو، که اکنون وزیر است، او را از طرف بلانکا و آلبا نجات می دهد، که تنها پس از آن متوجه می شود که این پدرش بوده است.

اپوزیسیون به بی ثبات کردن اقتصاد و آزار ارتش برای تحریک یک کودتا اختصاص داده شده است. بازگشت به قدرت اما ارتش برنامه‌های دیگری داشت: ایجاد یک دیکتاتوری آهنین و خشونت‌آمیز.

دیکتاتوری نظامی

ارتش وقف نابودی همه کسانی است که با رئیس جمهور سرنگون شده مرتبط بودند. بنابراین، آنها جیمی را که در دفتر ریاست جمهوری بود، ترور می کنند.

وقتی استبان در نهایت به اشتباه سیاسی خود اعتراف می کند، بلانکا اعتراف می کند که پدرو ترسرو در خانه پنهان شده است. رهایی از نفرتتروبا به او کمک می کند تا فرار کند و او را به همراه بلانکا به کانادا می فرستد.

میگل در چریک ثبت نام می کند. آلبا به پناه دادن موقت به افراد تحت تعقیب سیاسی در خانه تا زمانی که دستگیر شود اختصاص داده شده است، بدون اینکه سناتور تروبا بتواند از آن جلوگیری کند. در زندان، استبان گارسیا او را در معرض انواع شکنجه ها و تجاوز جنسی قرار می دهد. اکنون که کارآفرین یک فاحشه خانه موفق است، تماس هایش با ارتش به او اجازه می دهد تا آزادی آلبا را تضمین کند.

میگل و استبان تروبا صلح می کنند و توافق می کنند که آلبا را از کشور خارج کنند، اما او تصمیم می گیرد بماند و منتظر بماند. میگل. او به همراه پدربزرگش دفترچه‌های کلارا را بازیابی می‌کند تا تاریخچه خانواده را با هم بنویسند.

استبان تروبا در آغوش نوه‌اش می‌میرد، زیرا می‌داند که او را دوست دارد. روح او که از همه کینه ها رها شده بود دوباره با کلارا پیوند خورد.

تحلیل خانه ارواح توسط ایزابل آلنده

قاب از فیلم خانه ارواح (1993)، به کارگردانی بیل آگوست. در تصویر، جرمی آیرونز در نقش استبان تروبا.

رمان خانه ارواح در چهارده فصل و یک پایان نوشته شده است. چیزی خاص دارد: ایزابل آلنده هیچ وقت نام کشور، شهر یا بازیگران برجسته سیاسی یا اجتماعی را شناسایی نمی کند. او از دومی به عنواننامزد (یا رئیس جمهور) و شاعر.

مطمئناً، ما می توانیم تاریخ شیلی زادگاه ایزابل آلنده را بشناسیم (کنایه از سالوادور آلنده، آگوستو پینوشه یا شاعر پابلو نرودا). با این حال، این حذف عمدی به نظر می رسد. همانطور که محقق Idelber Avelar در مقاله ای با عنوان خانه ارواح: تاریخ اسطوره و اسطوره تاریخ بیان می کند، این اثر به عنوان نقشه ای ترسیم شده است که در آن مبارزه جهانی آمریکای لاتین و جهانی علیه استبداد است.

صدای روایی

خانه ارواح رمانی است که توسط دو شخصیت روایت می شود. رشته اصلی توسط آلبا رهبری می شود که تاریخچه خانواده را از طریق "دفترهای زندگی" نوشته مادربزرگش کلارا بازسازی می کند. آلبا بیشتر اوقات صدای یک راوی دانای کل را بر عهده می گیرد، به جز پایان نامه و قطعات دیگر که با صدای خودش روایت می کند.

روایت های آلبا هر از گاهی با شهادت او رهگیری و تکمیل می شود. استبان تروبا که به صورت اول شخص می نویسد. از طریق شهادت تروبا، ما می‌توانیم جنبه‌هایی را کشف کنیم که کلارا نمی‌توانست آن‌ها را در دفترچه‌هایش یادداشت کند.

بین چیزهای شگفت‌انگیز و واقع‌گرایانه

با پیروی از محقق تحقیقی Idelber Avelar، رمان به‌خاطر آن متمایز است. جنبه‌های جادویی و شگفت‌انگیز را با واقع‌گرایی در هم آمیخت، بدون اینکه یک جنبه تأثیر بگذارد یا زیر سوال ببرددیگری. شگفت‌انگیز و واقعی به نظر می‌رسد مانند دو دنیایی که با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، بدون دخالت همزیستی دارند.

به همین دلیل است که اگرچه پیشگویی‌ها ما را به فکر سرنوشت گریزناپذیر می‌اندازند، اما فقط قانون این سرنوشت را تأیید می‌کنند. علت و معلول. اعمال شخصیت ها باعث بروز حوادث می شود و موجودات روشن بین به سختی می توانند آن را پیش بینی کنند.

شخصیت ها رویدادهای شگفت انگیز را به عنوان واقعیت می پذیرند. به همین دلیل استبان تروبا شک ندارد که نفرین خواهرش فرولا برآورده خواهد شد. اما اصلا اینطور نبود. تغییرات خلق و خوی او سرنوشت نهایی او را تغییر داد.

مسئله سیاسی

سیاست تراژدی و مرگ را وارد داستان می کند یا در واقع بی عدالتی های ساختار اجتماعی را وارد داستان می کند. اینها عوامل واقعی هستند که زندگی شخصیت ها را تغییر می دهند و نخ داستان را می پیچند. واضح است که ارواح نمی توانند با آن مبارزه کنند.

مرگ رزا خبر از چشم انداز آینده می دهد: از محافظه کاری ابتدای قرن تا راست افراطی دهه 60 و 70، عوامل قدرت حرفه ظالمانه خود را نشان می دهند. این مبارزه بین چپ و راست است که تاریخ آمریکای لاتین را در بر می گیرد.

مبارزه طبقاتی

طبیعی شدن بی عدالتی اجتماعی و فقر بر تخیل سیاسی نخبگان حاکم حاکم است که استبان از آن جمله است. Trueba یکی است

Melvin Henry

ملوین هنری یک نویسنده باتجربه و تحلیلگر فرهنگی است که به جزئیات روندها، هنجارها و ارزش های اجتماعی می پردازد. ملوین با نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت های تحقیقاتی گسترده، دیدگاه های منحصر به فرد و روشنگری را در مورد پدیده های فرهنگی مختلف ارائه می دهد که زندگی افراد را به روش های پیچیده ای تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان یک مسافر مشتاق و ناظر فرهنگ های مختلف، کار او نشان دهنده درک عمیق و درک تنوع و پیچیدگی تجربیات انسانی است. نوشته ملوین چه در حال بررسی تأثیر فناوری بر پویایی اجتماعی باشد و چه در حال کاوش در تلاقی نژاد، جنسیت و قدرت باشد، نوشته‌های ملوین همیشه قابل تامل و از نظر فکری محرک است. ملوین از طریق وبلاگ خود فرهنگ تفسیر، تجزیه و تحلیل و توضیح داده شده است، هدف آن الهام بخشیدن به تفکر انتقادی و پرورش گفتگوهای معنادار در مورد نیروهایی است که جهان ما را شکل می دهند.