مرد ویتروی: تحلیل و معنا

Melvin Henry 31-05-2023
Melvin Henry

نام مرد ویترویی نقاشی است که توسط نقاش رنسانس لئوناردو داوینچی بر اساس کار معمار رومی مارکو ویترویو پولیو ساخته شده است. لئوناردو در مساحت کل 34.4 سانتی‌متر در 25.5 سانتی‌متر، مردی را نشان می‌دهد که دست‌ها و پاهایش در دو حالت کشیده شده و در یک مربع و یک دایره قرار گرفته‌اند.

لئوناردو داوینچی: مرد ویترووین . 13.5 اینچ 10 اینچ 1490.

هنرمند دانشمند مطالعه خود را در مورد "قانون تناسبات انسانی" ارائه می دهد، نام دیگری که این اثر با آن شناخته می شود. اگر کلمه canon به معنای "قاعده" باشد، فهمیده می شود که لئوناردو در این اثر قواعدی را تعیین کرده است که تناسبات بدن انسان را توصیف می کند که از روی آنها هماهنگی و زیبایی آن قضاوت می شود.

علاوه بر لئوناردو برای نمایش گرافیکی نسبت‌های بدن انسان، حاشیه‌نویسی در آینه‌نویسی (که در انعکاس آینه قابل خواندن است) ایجاد کرد. او در این حاشیه‌نویسی معیارهای لازم برای نمایش چهره انسان را ثبت می‌کند. سوال این است: این معیارها از چه چیزی تشکیل شده است؟ لئوناردو داوینچی در کدام سنت نوشته شده است؟ نقاش چه کمکی به این مطالعه کرد؟

پیشینه مرد ویترویی

کوشش برای تعیین تناسبات صحیح برای بازنمایی بدن انسان منشأ آن در به نام دوران باستان.

یکی ازمرد.

  • از قسمت بالای سینه تا خط رویش مو، قسمت هفتم مرد کامل خواهد بود.
  • از نوک سینه تا بالای سر، قسمت چهارم آن خواهد بود. مرد.
  • بزرگترین عرض شانه ها به خودی خود شامل چهارمین قسمت مرد است.
  • از آرنج تا نوک دست، پنجمین قسمت مرد خواهد بود. و…
  • از آرنج تا زاویه زیر بغل قسمت هشتم مرد خواهد بود.
  • دست کامل دهمین قسمت مرد خواهد بود. ابتدای اندام تناسلی وسط مرد است.
  • پا هفتمین قسمت مرد است.
  • از کف پا تا زیر زانو قسمت چهارم خواهد بود. مرد.
  • از زیر زانو تا ابتدای اندام تناسلی قسمت چهارم مرد خواهد بود.
  • فاصله از پایین چانه تا بینی و از خط مو تا ابروها، در هر مورد، یکسان است، و مانند گوش، یک سوم از صورت است.
  • همچنین به لئوناردو داوینچی: 11 اثر اساسی مراجعه کنید.

    از طریق نتیجه گیری

    با تصویر مرد ویترویی ، لئوناردو از یک سو موفق شد بدن را در تنش پویا نشان دهد. از طرف دیگر، او موفق شد سؤال مربع شدن دایره را حل کند که بیان آن بر اساس مسئله زیر بود:

    از یک دایره، مربعی بسازید که دارای همان شکل باشد.سطح، فقط با استفاده از یک قطب نما و یک خط کش بدون مدرک.

    احتمالاً، عالی بودن این کار لئوناردسکی را در علاقه نقاش به آناتومی انسان و کاربرد آن در نقاشی، که او درک می کرد، توجیه می کرد. به عنوان یک علم برای لئوناردو، نقاشی یک ویژگی علمی داشت، زیرا شامل مشاهده طبیعت، تجزیه و تحلیل هندسی و تجزیه و تحلیل ریاضی بود.

    بنابراین، جای تعجب نیست که محققان مختلف این فرضیه را مطرح کردند که لئوناردو در این تصویر، عدد طلایی یا عدد طلایی را توسعه داده است. نسبت الهی .

    عدد طلایی همچنین به عنوان عدد phi (φ)، عدد طلایی، مقطع طلایی یا نسبت الهی نیز شناخته می‌شود. عددی غیر منطقی است که نسبت بین دو بخش از یک خط را بیان می کند. نسبت طلایی در دوران باستان کلاسیک کشف شد و نه تنها در تولیدات هنری، بلکه در شکل‌های طبیعی نیز دیده می‌شود. به هر حال، جبر شناس، لوکا پاچیولی، مردی از رنسانس، این نظریه را نظام مند کرد و رساله ای را با عنوان نسبت الهی در سال 1509 تقدیم کرد. این کتاب، چند سال منتشر شد. پس از خلقت مرد ویترویی ، توسط لئوناردو داوینچی، دوست شخصی وی، تصویرسازی شد.

    لئوناردوداوینچی: تصاویری برای کتاب نسبت الهی .

    مطالعه تناسبات لئوناردو نه تنها در خدمت هنرمندان برای کشف الگوهای زیبایی کلاسیک بوده است. در حقیقت، کاری که لئوناردو انجام داد به یک رساله تشریحی تبدیل شد که نه تنها شکل ایده آل بدن، بلکه نسبت های طبیعی آن را نیز آشکار می کند. یک بار دیگر، لئوناردو داوینچی با نبوغ برجسته خود شگفت زده می شود.

    ممکن است شما را جالب کند

    اولین مورد از مصر باستان است، جایی که یک کانن از 18 مشت تعریف شده بود تا بدن را به طور کامل گسترش دهد. در عوض، یونانی‌ها و بعداً رومی‌ها، سیستم‌های دیگری را ابداع کردند که به طبیعت‌گرایی بیشتر گرایش داشتند، همانطور که در مجسمه‌سازی آنها دیده می‌شود. پراکسیتلس، و معمار رومی مارکو ویترویو پولیو، که لئوناردو را الهام بخشید تا پیشنهاد خود را توسعه دهد، امروز جشن گرفته شد.

    کانون Polykleitos

    Polykleitos: Doryphorus کپی رومی از سنگ مرمر.

    Policleitos مجسمه‌ساز قرن پنجم قبل از میلاد، در اواسط دوره کلاسیک یونان بود که خود را وقف ایجاد رساله‌ای در مورد تناسب بین اعضای بدن انسان کرد. اگرچه رساله او مستقیماً به دست ما نرسیده است، اما در آثار جالینوس فیزیکدان (قرن اول پس از میلاد) به آن اشاره شده است و علاوه بر این، در میراث هنری او قابل تشخیص است. طبق گفته پولیکلیتوس، کانن باید با اندازه های زیر مطابقت داشته باشد:

    • سر باید یک هفتم قد کل بدن انسان باشد؛
    • پا باید دو دهانه اندازه گیری کند.
    • پا، تا زانو، شش دهانه؛
    • از زانو تا شکم، شش دهانه دیگر.

    کانن پراکسیتلس

    پراکسیتلس: هرمس با کودک دیونیسوس . سنگ مرمر. موزه باستان شناسیالمپیا.

    پراکسیتلس دیگر مجسمه ساز یونانی از اواخر دوره کلاسیک (قرن چهارم قبل از میلاد) بود که خود را وقف مطالعه ریاضی نسبت های بدن انسان کرد. او به اصطلاح "کانون پراکسیتلس" را تعریف کرد که در آن تفاوت هایی را با توجه به قانون پولیکلتوس معرفی کرد. همانطور که Polykleitos پیشنهاد کرد، که منجر به بدنی سبک تر می شود. به این ترتیب، پراکسیتلس به جای نمایش دقیق تناسبات انسانی، معطوف به بازنمایی یک قانون زیبایی ایده آل در هنر بود. در مورد معماری . ثبت شده. 1684.

    مارکوس ویترویوس پولیو در قرن 1 قبل از میلاد زندگی می کرد. او معمار، مهندس و رساله‌نویسی بود که در خدمت امپراتور جولیوس سزار بود. در آن زمان، ویترویو رساله ای به نام درباره معماری نوشت که به ده فصل تقسیم شد. سومین فصل از این فصل به تناسبات بدن انسان می پردازد.

    برخلاف پولیکلیتوس یا پراکسیتلس، علاقه ویترویو به تعریف قانون تناسبات انسانی هنر فیگوراتیو نبود. علاقه او بر ارائه یک مدل مرجع برای بررسی معیارهای نسبت معماری متمرکز بود، زیرا او در ساختار انسانی یک"همه چیز" هماهنگ. وی در این خصوص تصریح کرد:

    اگر طبیعت بدن انسان را به گونه ای شکل داده است که اعضای آن نسبت به کل بدن تناسب دقیق داشته باشند، گذشتگان نیز این رابطه را در تحقق کامل خود قرار داده اند. آثاری که هر یک از اجزای آن نسبت دقیق و دقیقی را با فرم کلی کار خود حفظ می کند.

    بعداً رساله نویس می افزاید:

    معماری از Ordination -in تشکیل شده است. یونانی، تاکسی -، از ترتیب -به یونانی، دیاتسین -، از اریتمی، تقارن، تزئین و توزیع -به یونانی، oeconomia.

    ویترویوس همچنین معتقد بود که با به کارگیری چنین اصولی، معماری به همان درجه ای از هماهنگی بین اجزای خود می رسد که بدن انسان. به این ترتیب، شکل انسان به عنوان الگوی تناسب و تقارن آشکار شد:

    همانطور که در بدن انسان، آرنج، پا، دهانه، تقارن وجود دارد. انگشت و سایر قسمت ها و همچنین اوریتمی در کارهایی که قبلاً تکمیل شده اند تعریف شده است.

    همچنین ببینید: اکسپرسیونیسم: ویژگی ها، آثار و نویسندگان

    با این توجیه، ویترویوس روابط متناسب بدن انسان را تعریف می کند. از تمام نسبت هایی که ارائه می دهد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    بدن انسان را طبیعت به گونه ای تشکیل داده است که صورت از چانه تا بالاترین قسمت پیشانی که ریشه موهاست. هستند، یک دهم قد کل خود را اندازه بگیرید.کف دست، از مچ دست تا انتهای انگشت وسط، دقیقاً به همان اندازه است. اندازه سر، از چانه تا تاج سر، یک هشتم کل بدن است. یک ششم از جناغ تا ریشه مو و از قسمت میانی سینه تا تاج سر یک چهارم.

    همچنین ببینید: 16 فیلم آرژانتینی که حتما باید ببینید

    از چانه تا قاعده بینی یک سوم و از ابرو تا ریشه مو، پیشانی یک سوم دیگر را نیز اندازه می گیرد. اگر به پا اشاره کنیم معادل یک ششم قد بدن است; آرنج، یک چهارم و قفسه سینه برابر با یک چهارم است. سایر اعضا نیز نسبتی از تقارن را حفظ می کنند (...) ناف نقطه مرکزی طبیعی بدن انسان است (...)"

    ترجمه های ویترویوس در رنسانس

    پس از ناپدید شدن جهان کلاسیک، رساله ویتروویوس درباره معماری باید منتظر بود تا بیداری اومانیسم در رنسانس از خاکستر برخاست.

    اصل متن هیچ تصویری نداشت (احتمالاً گم شده بود) و نه تنها به زبان لاتین باستان نوشته شده بود، بلکه از زبان بسیار فنی نیز استفاده می کرد. این به معنای دشواری های عظیمی در ترجمه و مطالعه رساله ویتروویوس درباره معماری بود، اما همچنین چالشی برای نسلی به خودباوری مانند رنسانس بود.

    به زودی.کسانی ظاهر شدند که خود را وقف کار ترجمه و تصویرسازی این متن کردند، که نه تنها مورد توجه معماران، بلکه توجه هنرمندان رنسانس نیز قرار گرفت و به مشاهده طبیعت در آثار خود اختصاص دادند.

    فرانچسکو دی جورجیو مارتینی: مرد ویترویی (نسخه حدوداً 1470-1480).

    وظیفه ارزشمند و بزرگ با نویسنده پترارک (1304-1374) آغاز شد، که او به داشتن او نسبت داده می شود. کار را از فراموشی نجات داد. بعدها، در حدود سال 1470، ترجمه (جزئی) فرانچسکو دی جورجیو مارتینی (1439-1502)، معمار، مهندس، نقاش و مجسمه‌ساز ایتالیایی، که اولین تصویر ویترویی را تولید کرد که به آن اشاره شده است، ظاهر شد.

    فرانچسکو دی جورجیو مارتینی: تصویر در Trattato di architettura civile e militare (کدکس Beinecke)، دانشگاه ییل، کتابخانه Beinecke، کد. Beinecke 491, f14r. ساعت 1480.

    خود جورجیو مارتینی، با الهام از این ایده ها، در اثری به نام Trattato di architettura civile e militare<2 آمد تا مطابقت بین تناسبات بدن انسان با چیدمان شهری را پیشنهاد دهد> .

    برادر جووانی جوکوندو: مرد ویترویی (نسخه 1511).

    استادان دیگر نیز پیشنهادات خود را با نتایجی متفاوت با موارد قبلی ارائه می دهند. به عنوان مثال، فرا جیووانی جوکوندو (1433-1515)، باستان شناس، مهندس نظامی، معمار، مذهبی وپروفسور، نسخه چاپی این رساله را در سال 1511 منتشر کرد.

    Cesare Cesariano: انسان و دایره ویترویی . تصویرسازی نسخه مشروح رساله ویترویو (1521).

    علاوه بر این، می توان به آثار سزار سزاریانو (1475-1543) نیز اشاره کرد که معمار، نقاش و مجسمه ساز بود. سزاریانو که با نام سزارینو نیز شناخته می شود، در سال 1521 ترجمه ای مشروح منتشر کرد که تأثیر قابل توجهی بر معماری زمان خود داشت. تصاویر او همچنین به عنوان مرجعی برای رفتار گرایی آنتورپ عمل می کند. همچنین می توان به فرانچسکو جورجی (1466-1540) اشاره کرد که نسخه مرد ویترویی مربوط به سال 1525 است.

    تمرین اثر فرانچسکو گیورگی. 1525.

    اما، علیرغم ترجمه های شایسته نویسندگان، هیچکدام نتوانستند مسائل اصلی را از نظر تصویرسازی حل کنند. این تنها لئوناردو داوینچی است که هم کنجکاو و هم چالش برانگیز در مورد استاد ویترویو، جرأت می کند در تحلیل و انتقال به کاغذ قدمی فراتر برود.

    قانون تناسبات انسانی از نظر لئوناردو داوینچی

    لئوناردو داوینچی یک انسان گرا بود. ارزش‌های انسان چندگانه و دانش‌آموز را که نمونه‌ای از رنسانس است، گرد هم می‌آورد. لئوناردو فقط یک نقاش نبود. او همچنین یک دانشمند کوشا بود، او در مورد گیاه شناسی، هندسه، آناتومی، مهندسی و برنامه ریزی شهری تحقیق کرد. راضی نیستکه، او یک موسیقیدان، نویسنده، شاعر، مجسمه ساز، مخترع و معمار بود. با این مشخصات، رساله ویترویو برای او چالشی بود.

    لئوناردو داوینچی: مطالعه آناتومی بدن انسان .

    لئوناردو تصویر را ساخت. از انسان از مرد ویترویی یا کانون تناسبات انسانی حدود 1490. نویسنده این اثر را ترجمه نکرده است، اما او بهترین مفسر بصری آن بود. لئوناردو از طریق یک تجزیه و تحلیل خردمندانه، اصلاحات مربوطه را انجام داد و اندازه‌گیری‌های دقیق ریاضی را به کار برد. شکل در یک دایره و یک مربع قاب شده است. طبق مقاله ای که توسط ریکاردو خورخه لوساردو و همکارانش در Revista de la Asociación Médica Argentina (جلد 128، شماره 1 2015) ارائه شده است، این نمایش مطابق با یک توصیف هندسی است. این مقاله استدلال می کند که این چهره ها محتوای نمادین مهمی دارند.

    27 داستانی که باید یک بار در زندگی خود بخوانید (توضیح داده شد) بیشتر بخوانید

    باید به یاد داشته باشیم که در دوره رنسانس، در کمتر نخبگان، ایده انسان محوری در جریان بود، یعنی این ایده که انسان مرکز جهان است. در تصویر لئوناردو، دایره‌ای که شکل انسان را قاب می‌کند از ناف کشیده شده است و درون آن کل شکلی که با دست‌ها و لبه‌های آن را لمس می‌کند، مشخص شده است.پا. بنابراین، انسان به مرکزی تبدیل می شود که نسبت از آن ترسیم می شود. حتی بیشتر از این، طبق گفته لوساردو و همکارانش، دایره را می توان به عنوان نماد حرکت و همچنین ارتباط با دنیای معنوی دید.

    از طرف دیگر، مربع نماد ثبات و تماس است. با نظم زمینی مربع ترسیم شده است، بنابراین، نسبت مساوی پاها به سر (عمودی) با توجه به بازوهای کاملاً کشیده (افقی) در نظر گرفته شده است.

    حاشیه نویسی های لئوناردو داوینچی

    توصیف متناسب از پیکر انسان در یادداشت هایی که به همراه مرد ویترویی آمده است. برای سهولت درک شما، ما متن لئوناردو را به نقاط گلوله تفکیک کرده ایم:

    • 4 انگشت یک کف دست،
    • 4 کف دست، یک پا،
    • 6 کف دست را می سازد. 1 ذراع،
    • 4 ذراع قد انسان را می سازد.
    • 4 ذراع 1 پله،
    • 24 کف دست انسان را می سازد (...).
    • طول بازوهای دراز شده مرد برابر با قد اوست.
    • از خط مو تا نوک چانه یک دهم قد مرد است. و...
    • از نوک چانه تا بالای سر یک هشتم قد اوست; و…
    • از بالای سینه تا بالای سرش یک ششم باشد.

    Melvin Henry

    ملوین هنری یک نویسنده باتجربه و تحلیلگر فرهنگی است که به جزئیات روندها، هنجارها و ارزش های اجتماعی می پردازد. ملوین با نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت های تحقیقاتی گسترده، دیدگاه های منحصر به فرد و روشنگری را در مورد پدیده های فرهنگی مختلف ارائه می دهد که زندگی افراد را به روش های پیچیده ای تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان یک مسافر مشتاق و ناظر فرهنگ های مختلف، کار او نشان دهنده درک عمیق و درک تنوع و پیچیدگی تجربیات انسانی است. نوشته ملوین چه در حال بررسی تأثیر فناوری بر پویایی اجتماعی باشد و چه در حال کاوش در تلاقی نژاد، جنسیت و قدرت باشد، نوشته‌های ملوین همیشه قابل تامل و از نظر فکری محرک است. ملوین از طریق وبلاگ خود فرهنگ تفسیر، تجزیه و تحلیل و توضیح داده شده است، هدف آن الهام بخشیدن به تفکر انتقادی و پرورش گفتگوهای معنادار در مورد نیروهایی است که جهان ما را شکل می دهند.