10 نقاشی جادویی توسط Remedios Varo (توضیح داده شده)

Melvin Henry 15-02-2024
Melvin Henry

Remedios Varo (1908 - 1963) یک هنرمند اسپانیایی الاصل بود که کار خود را در مکزیک توسعه داد. اگرچه او تأثیرات سورئال دارد، اما ویژگی سبک او خلق جهان های خارق العاده، عرفانی و نمادین بود. به نظر می رسد نقاشی های او برگرفته از داستان های قرون وسطایی است که در آن شخصیت های اسرارآمیز را ارائه می دهد و روایتی جادویی وجود دارد. در تور زیر می توانید از برخی از مهم ترین نقاشی های او و چند کلید برای درک آنها قدردانی کنید.

1. خلقت پرندگان

موزه هنر مدرن، مکزیکوسیتی

این تابلوی 1957 یکی از شاهکارهای رمدیوس وارو است، زیرا دنیای فانتزی او را حداکثر و با تاثیرات سورئالیستی درآمیخته است. او در سالهای اقامت در پاریس (1937-1940) داشت.

این بازنمایی را می توان به عنوان تمثیلی از آفرینش پلاستیکی درک کرد. این یک زن جغد را به تصویر می کشد که نماد هنرمند است. از پنجره سمت چپ ماده ای وارد می شود که با عبور از ظرفی به سه رنگ تبدیل می شود و با آنها پرندگان را نقاشی می کند. در عین حال منشوری را در دست دارد که نور ماه از آن وارد می شود. او با این الهام و مواد، قادر است موجودی زنده بیافریند.

او به نوبه خود از گردن خود وسیله ای آویزان می کند که با آن نشان خود را به هر اختراع خود می دهد. همانطور که پرندگان زنده می شوند، پرواز می کنند. مثل یک کار تمام شده،یکی از مهمترین عناصر ترکیبی است، زیرا عنصری است که بالا می رود و آن را با انرژی جهانی پیوند می دهد. علاوه بر این، به آزادی اشاره می کند که در مقابل جهان به دست می آورد، زیرا آن را رها می کند و به آن اجازه می دهد هر طور که می خواهد وجود داشته باشد.

مسیری که طی می کند پر است از چهره هایی که به نظر می رسد از دیوارها زنده می شوند. تمام چهره ها به ویژگی های خود هنرمند با بینی دراز و چشمانی درشت اشاره دارد.

10. پدیده

موزه هنر مدرن، مکزیکو سیتی

در سال 1962 او این نقاشی را کشید که در آن به روند دو برابر شدن اشاره دارد. زنی از پنجره به بیرون نگاه می کند و با تعجب متوجه می شود که مرد روی سنگفرش گیر افتاده است و این سایه اوست که در خیابان پیش می رود. اعتقاد بر این است که ناظر خود هنرمندی است که خود را در نقاشی هایش بازنمایی می کرد.

تأثیر جهان ناخودآگاه برای سوررئالیست ها بسیار مهم بود و بخشی از تخیل نقاش به همین دلیل او در این اثر به یکی از مضامین بزرگ هنر و ادبیات اشاره می کند: خود دیگر .

در روانشناسی تحلیلی خود، روانپزشک کارل یونگ پدیده خودآگاهی را بررسی کرد که با نسخه ای از خودمان که برای دیگران ایجاد می کنیم مطابقت دارد. با این حال، یک بخش سرکوب شده وجود دارد، "کهن الگوی سایه" . برای او این نشان دهنده سمت تاریک است، آن نگرش هایی کهخودآگاه خود را انکار می کند یا می خواهد پنهان کند، زیرا آنها یک تهدید هستند.

یونگ خواستار پذیرش سایه ها است، زیرا تنها با آشتی دادن قطب ها، فرد می تواند خود را آزاد کند. در بینش او، سایه را هرگز نمی توان از بین برد، فقط جذب کرد. بنابراین، خطر پنهان نگه داشتن آن می تواند روان رنجوری ایجاد کند و این بخش از شخصیت فرد را در اختیار بگیرد.

این متفکر در این سال ها بسیار خوانده می شد و یکی از نویسندگان مورد علاقه سوررئالیست ها بود، بنابراین وارو از نظریات خود آگاه بود. بنابراین، لحظه ای را به تصویر می کشد که در آن سایه زندگی شخصیت را در دست می گیرد و تصمیم می گیرد هر کاری را که از او در سطح آگاهانه انکار شده است انجام دهد.

همچنین ببینید: باکره صخره ها اثر لئوناردو داوینچی

درباره رمدیوس وارو و او سبک

بیوگرافی

ماریا د لس رمدیوس وارو اورانگا در 16 دسامبر 1908 در آنگلس، در استان جیرونا، اسپانیا به دنیا آمد. از زمانی که او کوچک بود، تأثیرات متفاوتی داشت. از یک سو، پدرش که لیبرال و آگنوستیک بود، ذوق ادبیات، کانی شناسی و طراحی را در او القا کرد. در عوض، مادرش، با ذهنیتی محافظه‌کار و کاتولیک، تأثیری بر دیدگاه مسیحی نسبت به گناه و وظیفه داشت.

در سال 1917 خانواده به مادرید نقل مکان کردند و زمان مهمی برای تعریف سبک آنها بود. او اغلب به موزه پرادو می رفت و مجذوب کارهای گویا و ال بوسکو شد. اگرچه او در یک مدرسه کاتولیک تحصیل کرد، اما خود را وقف کردخواندن نویسندگان خارق‌العاده‌ای مانند ژول ورن و ادگار آلن پو و همچنین ادبیات عرفانی و شرقی تبلیغات. بعدها با هنرمندان آوانگارد ارتباط برقرار کرد و شروع به کاوش در سوررئالیسم کرد.

در سال 1936 با بنجامین پره شاعر فرانسوی آشنا شد و به دلیل شروع جنگ داخلی اسپانیا با او به فرانسه گریخت. به او. این محیط برای کار او تعیین کننده بود، زیرا او با گروه سوررئالیستی متشکل از آندره برتون، ماکس ارنست، لئونورا کارینگتون و رنه ماگریت و دیگران مرتبط بود.

همچنین ببینید: Smells Like Teen Spirit، اثر نیروانا: تحلیل و معنای آهنگ

پس از اشغال نازی ها و پس از یک سفر طولانی، او در سال 1941 در مکزیک اقامت گزید و در آنجا با پرت زندگی کرد و شروع به ارتباط با گروه هنرمندان محلی کرد. در این دوره او خود را وقف نقاشی مبلمان و آلات موسیقی و طراحی لباس برای نمایشنامه کرد. پس از جدایی از شاعر، در سال 1947 به ونزوئلا نقل مکان کرد. در آنجا او به عنوان تصویرگر فنی برای دولت و برای شرکت داروسازی بایر کار کرد.

در سال 1949 به مکزیک بازگشت و به وقف خود به هنر تجاری ادامه داد تا اینکه با والتر گرون آشنا شد که آخرین شریک او شد و تشویق شد. او به طور کامل خود را وقف هنر کند. بنابراین، از سال 1952 کارهای دقیقی انجام داد و بیشتر کارهای خود را انجام داد.

او در کارهای مختلف شرکت کرد.نمایشگاه‌ها و شهرت یافت، اما متأسفانه او در سال 1963 بر اثر ایست قلبی درگذشت. اگرچه پس از مرگ او یک مراسم گذشته‌نگر برگزار شد، سال‌ها طول کشید تا میراث او قدردانی شود. در سال 1994، والتر گرون و همسرش یک کاتالوگ ایجاد کردند و 39 اثر خود را به مکزیک اهدا کردند.

سبک

اگرچه او همیشه ریشه های سورئالیستی خود را حفظ می کرد، سبک او با روایت مشخص می شد. . او خالق جهان‌های خارق‌العاده بود که علایق و وسواس‌های او در آن زندگی می‌کردند: فرهنگ قرون وسطی، کیمیاگری، پدیده‌های ماوراء الطبیعه، علم و جادو. نقاشی های او را می توان به عنوان داستان هایی فهمید که موجودات جادویی در آن زندگی می کنند و چیزهایی در حال رخ دادن هستند. محتوای طرح شگفت انگیز وجود دارد.

به همین ترتیب، تأثیر زیادی از هنرمندان مورد علاقه او مانند گویا، ال بوسکو و ال گرکو وجود دارد که در چهره های کشیده او دیده می شود. در تنالیته‌ها و استفاده از موجودات عجیب و غریب.

تجربه‌ای که او با طراحی فنی داشت، منجر به فرآیند خلاقانه بسیار دقیقی شد، زیرا او از روشی مشابه آنچه در رنسانس استفاده می‌شد، پیروی کرد. او قبل از خلق یک اثر، طرحی به همان اندازه انجام داد که بعدها آن را ردیابی و نقاشی کرد. این به ترکیبات بسیار عالی و ریاضیاتی دست یافت که در آن جزئیات فراوان است.

علاوه بر این، عنصر خودزندگینامه بسیار در آثار او وجود دارد. به هر نحوی، همیشهخود را نشان می دهد. او از طریق نقاشی ها و داستان هایش به تحلیل شرایط یا احساساتی که در دوره های مختلف از سر گذرانده و دغدغه های عرفانی خود را می پردازد. تقریباً در همه آثار او به طور غیرمستقیم دیده می شود، زیرا او با شخصیت هایی با چشمان درشت و بینی دراز چهره هایی با ویژگی هایی بسیار شبیه به خود می ساخت.

کتابشناسی

    <. 25>کالوو چاوز، خورخه. (2020). «تحلیل پدیدارشناختی نقش فانتزی در آثار رمدیوس وارو». مجله بازتاب های حاشیه ای، شماره 59.
  • مارتین، فرناندو. (1988). "یادداشت هایی در مورد یک نمایشگاه اجباری: Remedios Varo یا اعجوبه آشکار شد". آزمایشگاه هنر، شماره 1.
  • Nonaka، Masayo. (2012). Remedios Varo: سالهای مکزیک . RM.
  • فنیکس، الکس. "آخرین تابلویی که رمدیوس وارو کشید". Ibero 90.9.
  • Varo، Beatriz. (1990). Remedios Varo: در مرکز جهان خرد . صندوق فرهنگ اقتصادی.
که در دنیا رها می شود، مخاطب خود را پیدا می کند و هر تماشاگر آن را به گونه ای متفاوت تفسیر می کند.

به این ترتیب او از عمل نقاشی به عنوان نوعی فرآیند کیمیاگری یاد می کند . هنرمند، درست مانند یک دانشمند، قادر است مواد را به زندگی جدید تبدیل کند. در اینجا نیز مانند بسیاری از آثار او، محیطی است که در آن جادو و علم تلاقی می کنند و به آنچه بازنمایی می شود، شخصیتی عرفانی می بخشند.

2. Ruptura

موزه هنر مدرن، مکزیکوسیتی

Remedios Varo در مدرسه هنر و صنایع دستی، در مدرسه هنرهای زیبا در مادرید و در آکادمی سن فرناندو در بارسلونا، جایی که او مدرک کارشناسی ارشد را در طراحی گرفت. علاوه بر این، پدرش مهندس هیدرولیک بود و او را از کودکی با طراحی فنی آشنا کرد که بعداً در این دوره ها عمیق تر شد.

به این ترتیب در این نقاشی از سال 1953 می توان از یک <5 قدردانی کرد>ترکیب بسیار متعادل ، که در آن تمام نقاط ناپدید شدن روی در جمع می شوند. با این حال، مرکز توجه چهره مرموز است که از پله ها پایین می آید. اگرچه از سمت راست پایین می رود، اما سایه آن وزنه تعادلی ایجاد می کند که به تصویر هارمونی می دهد.

در پس زمینه، ساختمانی دیده می شود که از پنجره های آن همان چهره قهرمان داستان ظاهر می شود و کاغذها پرواز می کنند. از در اگرچه این یک صحنه ساده است، اما دارای نمادهای بسیاری است که می توانند خود را به انواع مختلف نشان دهندتفسیرها.

یکی از گسترده ترین آنها دارای همبستگی اتوبیوگرافیک است. بسیاری تأیید می کنند که موجود آندروژن، نماد نقاشی است که گذشته خود را رها می کند تا راه را برای یک زن جدید باز کند . به همین دلیل، چهره او در پنجره ها تکرار می شود، زیرا با هر نسخه ای از خودش که پشت سر گذاشته است، مطابقت دارد تا هنرمندی با ظاهری خاص شود.

این لحظه ای است که در آن تصمیم می گیرد. تا شاگردی خود را که بر اساس قانون، تأثیرات سوررئالیستی سال‌های اقامتش در پاریس و جست‌وجو در ایجاد سبک خود بود، رها کند. از این رو کاغذهای پرنده که اگرچه در شکل گیری او مهم بودند، باید پرواز کنند تا جای خود را به بیان تخیل او بدهند.

از طرفی رنگ ها در این نقاشی بسیار مهم هستند، رنگ های مایل به قرمز. پیشنهاد کنید که زمان غروب آفتاب است یعنی روزی که رو به پایان است. اگر با عنوان اثر مرتبط باشد، "La ruptura" می فهمیم که به چرخه ای اشاره دارد که بسته می شود تا جای خود را به دیگری بدهد.

3. علم بی فایده یا کیمیاگر

مجموعه خصوصی

کیمیا یکی از موضوعاتی بود که بیش از همه این هنرمند را به وجد آورد. در این نقاشی مربوط به سال 1955، او نماینده زنی است که در فرآیند خلقت کار می کند. او با کمک یک دستگاه، آب باران را به مایعی تبدیل می کند که بعداً آن را بطری می کند.

همچنین به27 داستانی که باید یک بار بخوانیددر زندگی شما (توضیح داده شد)20 بهترین داستان کوتاه آمریکای لاتین توضیح داده شده11 داستان کوتاه ترسناک از نویسندگان مشهور

قهرمان داستان خود را در همان طبقه ای که در آن مستقر شده است می پوشاند و مهارت فنی خود را نشان می دهد واروس. به همین ترتیب، از طریق فانتزی، او به دنبال بررسی یکی از مفاهیم مورد علاقه خود است: ظرفیت تغییر واقعیت . این کار از طریق نمایش کار کیمیاگری و روشی که محیط با زن جوان در می آمیزد انجام می شود. کف دیگر چیزی سفت نیست که در فرآیند تغییر ذوب شود، که در عین حال فیزیکی و معنوی است.

4. Les feuilles mortes

مجموعه خصوصی

در سال 1956، Remedios Varo این نقاشی را ساخت که به فرانسوی نامش را به معنای "برگ های مرده" گذاشت. زنی را نشان می‌دهد که نخی را می‌پیچد که از گذرگاهی بیرون می‌آید و از سینه چهره‌ای که در کنارش تکیه داده است بیرون می‌آید. دو پرنده نیز از این سایه بیرون می آیند، یکی سفید و دیگری قرمز.

هر دو شخصیت در اتاقی با رنگ های خنثی هستند که احساس پوچی و زوال را القا می کند. در پس‌زمینه، پنجره‌ای باز با پرده‌های بلند می‌بینید که برگ‌ها از آن وارد می‌شوند. آنچه قابل توجه است این است که فقط برخی از عناصر رنگ دارند: زن، نخ، برگ ها و پرندگان. به همین دلیل، آنها می توانند به عنوان جنبه های نمادین دیده شوند که هنرمند سعی می کند برجسته کند.

زن را می توان به عنوان نماینده ای از خود، در حال تعمق در زندگی و گذشته اش درک کرد. در این لحظه، وارو به طور دائم در مکزیک مستقر است و تصمیم گرفته است که خود را به طور کامل وقف نقاشی خود کند. به همین دلیل، گذشته او قطعاً مانند آن برگ های خشک باقی مانده است که با وجود از دست دادن سرزندگی، هنوز وجود دارند.

اما اکنون تمرکز بر روی کار او است که به عنوان موجودی که به لطف نخش جان می گیرد ، یادآور مادربزرگش است که در کودکی به او خیاطی را یاد داده است. بنابراین، او با دست خود قادر است واقعیتی کاملاً جدید ایجاد کند که به او آرامش (پرنده سفید) و قدرت (پرنده قرمز) می دهد.

5. Still Life Resurrected

موزه هنر مدرن، مکزیکوسیتی

این آخرین نقاشی این هنرمند بود که به سال 1963 برمی‌گردد. این یکی از بزرگترین نقاشی‌های او بود و علیرغم سادگی ظاهری، یکی از نمادین ترین.

اولین چیزی که جلب توجه می کند این است که یکی از معدود آثار اوست که در آن هیچ شخصیت انسانی یا انسان نمایی دیده نمی شود. این بار او تصمیم می گیرد به ادای احترام به یک هنر کلاسیک بپردازد: طبیعت بی جان یا طبیعت بی جان که در قرن شانزدهم بسیار محبوب بودند. این نوع نقاشی در خدمت نشان دادن تسلط فنی هنرمند در ارتباط با نور، ترکیب بندی و توانایی خلق پرتره ای وفادار از واقعیت بود.

در مواجهه با آنچههمانطور که این نقاشی ها ثابت بودند، وارو تصمیم گرفت آن را با حرکت و پویایی پر کند. جالب است که به عنوان نگاه کنید، زیرا کلمه جیروند resuscitating را انتخاب کرده است، یک شکل فعل که به زمان پویا اشاره دارد، این عملی است که در حال وقوع است.

همچنین مهم است. به ذکر است که کار عددی بسیار ظریف در ترکیب وجود دارد. کف از 10 مثلث تشکیل شده است، دو نماد کلیدی، زیرا 10 به عنوان عدد مقدس و کامل درک می شود، در حالی که 3 مربوط به تثلیث مقدس و هماهنگی است. علاوه بر این، یک میز گرد وجود دارد که به چرخه و ابدی اشاره دارد. مجموعه ای از هشت صفحه وجود دارد، عددی که به بی نهایت اشاره دارد.

در اطراف آن، می توانید چهار سنجاقک را ببینید که با سرعت یکسانی می چرخند. آنها را می توان به عنوان نشانه ای از تغییر شناسایی کرد و دارای بار نمادین قوی به عنوان پیام رسان بین سطوح معنوی هستند. در هر صورت بادبان محوری است که تمام آن دنیای کوچک به وسیله آن می چرخد. منتقدان دریافته اند که نور بازنمایی خود است، زیرا در مرکز آفرینش قرار دارد، همانطور که هنرمند قادر است دنیاها را تصور کند و آنها را بر روی بوم به تصویر بکشد.

به همین ترتیب، عملی نشان داده می شود. جادویی که در آن اشیاء زندگی خود را می گیرند و حرکت کیهان را شبیه سازی می کنند، زیرا می توانید میوه ها را در حال چرخش ببینید. گویی او خلقت جهان را به ما نشان می دهد، زیرا یک وجود داردانار و یک پرتقال که منفجر می شوند و دانه هایشان منبسط می شود. بنابراین، به ماهیت چرخه ای وجود اشاره می کند. یعنی چیزی از بین نمی رود، فقط دگرگون می شود.

6. به سمت برج

مجموعه خصوصی

الهام این تصویر از رویایی بود که دوستش، کتی هورنا، عکاس مجارستانی الاصل ساکن مکزیک، به او گفت. ایده حمله گروهی از دختران به یک برج بعدها با خاطرات خودش آمیخته شد.

بنابراین، در سال 1960 او تصمیم گرفت یک سه‌گانه در مقیاس بزرگ بسازد تا داستانی واحد را روایت کند. علیرغم نیت او، امروزه هر بخش به عنوان یک نقاشی خودمختار در نظر گرفته می شود.

در این قطعه اول، او به کودکی خود در مدارس کاتولیک در زادگاهش اسپانیا اشاره می کند. فضا تاریک و تاریک است، با مه و درختان بی ثمر. دختران یکسان لباس پوشیده و کتانی می پوشند. آنها توسط یک مرد و یک راهبه اسکورت می شوند. کل محیط به رنگ های خاکستری و همگنی اشاره دارد ، به همین دلیل است که درک می شود که آموزش بسیار دقیق و کنترل شده ای وجود دارد.

هنرمند خود را در مرکز به تصویر می کشد در حالی که بقیه دخترها به طور مستقل و با چشمان گم شده پیش می روند، او به طرز مشکوکی به سمت راست نگاه می کند. در واقع این تنها تصویری است که در کل صحنه ظاهری رسا دارد.

سبک نقاشی، با تن های تیره، فیگورهای کشیده وپس زمینه نسبتا مسطح، یادآور نقاشی های اوایل رنسانس، مانند نقاشی های جوتو. با این حال، برخی جزئیات خارق العاده وجود دارد، مانند دوچرخه هایی که به نظر می رسد از نخ ساخته شده اند و از همان لباس های شخصیت ها ساخته شده اند.

علاوه بر این، راهنما به عنوان یک نشان داده شده است. موجودی خاص، زیرا آن بال هایی از لباس او بیرون می آید که پرندگان از آن می آیند و می روند. به این ترتیب، اگر به تمام جزئیات نگاه کنید، ممکن است شبیه تصویری از یک داستان پریان به نظر برسد.

7. گلدوزی مانتوهای زمینی

مجموعه خصوصی

در سال 1961، Remedios Varo قسمت دوم سه تایی را ساخت که سال قبل شروع شده بود. در اینجا ادامه داستان دخترانی است که اکنون در یک برج منزوی کار می کنند . آنها به معنای واقعی کلمه در حال گلدوزی زمین هستند، همانطور که عنوان می گوید.

در مرکز، یک موجود جادویی وجود دارد که نخ را برای آنها فراهم می کند تا به وظیفه خود برسند. به این ترتیب او علاقه خود را به کیمیا معرفی می کند و نشان می دهد که چگونه واقعیت ظرفیت دگرگونی را دارد .

امروزه این تابلو یکی از شاهکارهای نقاش به حساب می آید. نحوه بازی او با پرسپکتیو مخروطی . در اینجا، او تصمیم می‌گیرد تا با استفاده از سه نقطه ناپدید، فضایی حیله‌گر ایجاد کند، شبیه‌سازی نوعی چشم ماهی که به ایجاد فضایی جادویی کمک می‌کند که سوژه ارائه‌شده را همراهی کند.

8. فرار

موزه هنر مدرن،مکزیکو سیتی

با این تصویر، او سه‌گانه را در سال 1961 تکمیل کرد. همانطور که در قسمت اول، موضوع زندگی‌نامه‌ای را ادامه می‌دهد، همانطور که می‌بینیم همان دختری که زیرکانه مشاهده می‌کرد و با او فرار می‌کرد. عاشق او در یک ژست فعال و با موهای پایین نشان داده شده است. سرانجام او توانست خود را از آن محیط سرکوبگر رها کند و وارد ماجراجویی جدیدی شود.

در اکتبر 1941، رمدیوس وارو و بنجامین پرت به دلیل اشغال نازی ها از فرانسه فرار کردند. آنها یک سفر طولانی را انجام دادند که آنها را به مارسی، کازابلانکا و در نهایت به مکزیک برد. این سفر در این زوج در مواجهه با خطر با یکپارچگی و اعتماد به آینده منعکس شده است.

شکل ها و تن های کشیده یادآور نقاشی های ال گرکو است. با این حال، شما می توانید درج سبک او را مشاهده کنید، زیرا به نظر می رسد شخصیت ها در دریایی از ابرها روی یک قایق با ویژگی های اثیری حرکت می کنند.

9. فراخوان

موزه ملی هنرمندان زن، واشنگتن، ایالات متحده

این تابلوی 1961 یکی از آنهایی است که به بهترین شکل خلقت جهان خارق العاده ای را توصیف می کند که در آن آثار عرفانی موجود است . عنوان اشاره به "ندای" روحانی دارد که قهرمان داستان را به سرنوشت خود نزدیک می کند. بنابراین، تمرکز نقاشی یک زن "روشن" است که اشیایی با منشأ کیمیاگری را در دست و گردن خود حمل می کند.

موهای او است.

Melvin Henry

ملوین هنری یک نویسنده باتجربه و تحلیلگر فرهنگی است که به جزئیات روندها، هنجارها و ارزش های اجتماعی می پردازد. ملوین با نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت های تحقیقاتی گسترده، دیدگاه های منحصر به فرد و روشنگری را در مورد پدیده های فرهنگی مختلف ارائه می دهد که زندگی افراد را به روش های پیچیده ای تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان یک مسافر مشتاق و ناظر فرهنگ های مختلف، کار او نشان دهنده درک عمیق و درک تنوع و پیچیدگی تجربیات انسانی است. نوشته ملوین چه در حال بررسی تأثیر فناوری بر پویایی اجتماعی باشد و چه در حال کاوش در تلاقی نژاد، جنسیت و قدرت باشد، نوشته‌های ملوین همیشه قابل تامل و از نظر فکری محرک است. ملوین از طریق وبلاگ خود فرهنگ تفسیر، تجزیه و تحلیل و توضیح داده شده است، هدف آن الهام بخشیدن به تفکر انتقادی و پرورش گفتگوهای معنادار در مورد نیروهایی است که جهان ما را شکل می دهند.