نقاشی دیواری مکزیکی: 5 کلید برای درک اهمیت آن

Melvin Henry 30-05-2023
Melvin Henry

دیوارنگاری مکزیکی یک جنبش تصویری است که درست پس از انقلاب مکزیک در سال 1910 شکل گرفت و اهمیت واقعاً متعالی پیدا کرد. این یکی از اولین جنبش‌های تصویری در آمریکای لاتین در قرن بیستم است که عمدا خود را متعهد به شکستن زیبایی‌شناسی اروپایی‌سازی و مشروعیت بخشیدن به زیبایی‌شناسی آمریکای لاتین در جستجوی «اصالت» کرد.

دیگو ریورا: زاپاتا، رهبر کشاورزی . 1931.

منشاء و شکل گیری جنبش در دهه 1920 که مصادف با پایان جنگ جهانی اول و دوره رکود بزرگ بود اتفاق افتاد. اوج شکوفایی آن تا دهه 1960 ادامه یافت و بر دیگر کشورهای آمریکای لاتین تأثیر گذاشت. اما حتی امروز نیز شعله نقاشی دیواری مکزیکی زنده است.

روشنفکرانی که به این جنبش تعلق داشتند به دنبال دفاع از آمریکای لاتین و به‌ویژه مکزیک به دو معنا بودند: یکی زیبایی‌شناختی و دیگری اجتماعی-سیاسی. برای درک نقاشی دیواری مکزیکی، باید چند کلید را در نظر گرفت:

همچنین ببینید: سریال تاریک را درک کنید: خلاصه، شخصیت ها و توضیح

1. یک جنبش هنری متعهدانه

دیگو ریورا: صحنه "سرزمین و آزادی" . جزئیات نقاشی دیواری تاریخ مکزیک: از فتح تا آینده .

1929-1935، کاخ ملی.

نقاشی دیواری مکزیکی درگیر سیاسی بود. . این به دو عامل مربوط می شود: اول، انقلاب مکزیک در سال 1910و دوم، به تأثیر افکار مارکسیستی.

دیکتاتوری پورفیریو دیاز پس از انقلاب مکزیک که توسط فرانسیسکو "پانچو" ویلا و امیلیانو زاپاتا و دیگران ترویج شد، پایان یافت. این امر حاکی از محیط جدیدی از انتظارات اجتماعی است که به نام ملی گرایی تجدید شده، خواستار به رسمیت شناختن حقوق بخش های مردمی بود.

اگرچه انقلاب از مارکسیسم الهام گرفته نشد، برخی از روشنفکران و از جمله آنها دیوارنگاران، زمانی که ایده های چپ بین المللی در سراسر جهان گسترش یافت، هر دو گفتمان را به هم مرتبط کردند. بنابراین، آنها شروع به پذیرش این ایدئولوژی "جدید" کردند و نقش هنر را از آن تفسیر کردند.

برای هنرمندان متاثر از اندیشه های مارکسیستی، هنر بازتابی از جامعه بود و بنابراین باید یک بیان باشد. تعهد به آرمان طبقات تحت ستم (کارگران و دهقانان). بنابراین، هنر به ابزاری در خدمت آرمان های انقلاب و اثبات اجتماعی در چارچوب مبارزه طبقاتی تبدیل شد.

اگر تاریخ مکزیک نیاز به جستجوی هویت ملی را در دیوارنگاران بیدار کرد، مارکسیسم الهام بخش آنها شد. درک هنر به عنوان منبعی برای تبلیغات ایدئولوژیک و نمایان شدن مبارزه طبقاتی.

تعهد آنها چنین بود که دیوارنگاران اتحادیه انقلابی کارگران فنی و پلاستیک وارگان انتشار اتحادیه به نام El Machete ، که در نهایت مجله حزب کمونیست مکزیک خواهد بود.

2. اثبات کارکرد عمومی هنر

José Clemente Orozco: Omniscience , Casa de los Azulejos, 1925.

در آغاز قرن بیستم، روندها در هنر از پاریس دیکته شد و بهترین هنرمندان جهان برای تحصیل به آنجا رفتند، از جمله آمریکایی های لاتین. اما از قرن نوزدهم، شرایط برای تولید هنر تغییر کرد و حمایت‌های بزرگ کم رنگ شد و سفارش‌ها برای کارهای دیواری عمومی کاهش یافت. بیشتر هنرمندان مجبور بودند به بوم پناه ببرند، تجاری سازی آسان تر. به این ترتیب بود که نقاشی شروع به از دست دادن نفوذ خود در امور عمومی کرد.

محیط آزاد فزاینده موج اول جنبش‌های آوانگارد و سنگینی ایده‌های سیاسی انقلابی بستری برای شروع یک شورش هنری برای هنرمندان مکزیکی شد. در جامعه او.

خوزه راموس مارتینز: فروشنده آلکاتریس ، 1929.

در مکزیک تغییر به سال 1913 که آلفردو راموس مارتینز به عنوان مدیر مدرسه ملی هنرهای پلاستیک و اصلاحات مهمی را معرفی کرد. کار او توسط نقاش جراردو موریلو، معروف به دکتر آتل، عمیق تر شد که می خواست در هنر از قوانین اروپایی پیشی بگیرد.مکزیکی.

زمانی که خوزه واسکونسلوس، نویسنده کتاب La raza cosmica ، در سال 1921 به عنوان وزیر آموزش عمومی منصوب شد، فضاهای دیواری ساختمان های عمومی را در دسترس هنرمندان قرار داد تا انقلابی را منتقل کنند. پیامی به مردم بنابراین، دیگو ریورا، خوزه کلمنته اوروزکو و دیوید آلفارو سیکیروس اولین ها خواهند بود.

Dr. Atl: ابر . 1934.

چشم این هنرمندان منعکس کننده یک علاقه بود: یافتن یک هنر اصیل مکزیکی که به توده ها برسد و افق جدیدی از ایده ها و ارزش ها را منتقل کند. به این ترتیب، آگاهی از آنچه که آمریکای لاتین واقعی بود نیز ایجاد شد. آن هنر باید عمومی، برای مردم و توسط مردم باشد. بنابراین، حمایت ایده آل دیوار خواهد بود، تنها پشتوانه هنری واقعاً «دموکراتیک»، واقعاً عمومی.

همچنین ببینید:

  • خوزه کلمنته اوروزکو.
  • نقاشی دیواری مکزیکی: ویژگی ها، نویسندگان و آثار.

3. سبک خاص او در جستجوی هویت ملی

دیگو ریورا: رویای یک بعد از ظهر یکشنبه در Alameda Central . 1947.

نقاشی‌های دیواری مکزیکی، آکادمیک هنری را چیزی «بورژوایی» می‌دانستند. این آکادمیک گرایی بر دیدگاه اروپامحوری از صحنه های مذهبی، اساطیری یا تاریخی و همچنین پرتره ها و مناظر اصرار داشت. این کنوانسیون ها انگیزه خلاقانه را آزاد کردندهنرمندانی که آوانگارد را ترویج کردند.

آوانگارد با ادعای اهمیت زبان پلاستیک بر محتوا راه را برای آزادی هنری هموار کرد. دیوارنگاران به خود اجازه دادند که تحت تأثیر آن فرم ها و آن آزادی قرار گیرند، اما نمی توانستند از محتوای متعالی چشم پوشی کنند، آنها فقط رویکردی را اضافه کردند که به سختی در رئالیسم اجتماعی به آن پرداخته شده بود: مبارزه طبقاتی.

مجموعه ای از ویژگی هایی که دیوارنگاری مکزیکی را تعریف می کند. آنها علاوه بر مرزبندی سبک خود، دستور کار برنامه ای را مشخص کردند و مشکلات اجتماعی را که نادیده گرفته شده بود، نمایان ساختند. بنابراین، نقاشی‌های دیواری از طریق هنر، زیبایی‌شناسی و فرهنگ بومی و مضامین ملی را مورد تأیید قرار دادند.

همچنین ببینید: معنی من فقط می دانم که هیچ چیز نمی دانم

بنابراین، آنها به نوبه خود از هنرمندان کشورهای آمریکای لاتین الهام گرفتند تا به آرمان هنری متعهد به تاریخ بپیوندند و این هنر را به صدا درآورد. به ساخت و اثبات هویت آمریکای لاتین، در تقابل با مدل ظاهرا جهانی شدن اروپا.

همچنین به هزارتوی تنهایی اثر اکتاویو پاز مراجعه کنید.

4. میراث هنری غیرقابل جمع آوری

David Alfaro Siqueiros: Polyforum Siqueiros ، نمای خارجی. این دیوار در سال 1971 افتتاح شد.

دیوار به عنوان تکیه گاه هنر و همچنین تاسیسات هنری مشکلی برای بازار است. این نوع آثار را نمی توان تجاری سازی کرد زیرا این گونه نیست"کلکسیونی". اما یک چیز آنها را متمایز می کند: دیوار دائمی است و تاسیسات زودگذر. و این تفاوت بر هدفی که دیوارنگاران به آن دست یافته اند تأکید می کند: بازگرداندن نقاشی به شخصیت عمومی آن.

این واقعیت که دیوار پشتوانه نقاشی دیواری مکزیکی بوده است به این معنی است که میراث توسعه یافته را نمی توان از کارکرد اجتماعی خود خارج کرد. صرف نظر از اینکه برخی از این نقاشی‌های دیواری در داخل ساختمان‌های عمومی ساخته شده‌اند، همچنان بخشی از میراث عمومی هستند و آن‌هایی که در فضاهای باز یا برای استفاده روزانه هستند، مانند مدارس یا دانشگاه‌ها، و غیره، هنوز در محدوده میراث عمومی قرار دارند. دسترسی به کسانی که به این مکان ها رفت و آمد می کنند.

بنابراین، نقاشی دیواری مکزیکی میراث ارزشمندی را از طریق آثار هنرمندان خود به جا می گذارد. برخی از نمادین ترین آنها دیگو ریورا، دیوید آلفارو سیکیروس و خوزه کلمنته اوروزکو بودند. هنرمندان Gerardo Murillo (Dr. Atl)، Rufino Tamayo، Roberto Montenegro، Federico Cantú، Juan O'Gorman، Pablo O'Higgins و Ernesto Ríos Rocha نیز به آنها پیوستند.

همچنین ببینید: Mural El hombre کنترل کننده جهان، اثر دیگو ریورا

5. یک جنبش بحث برانگیز

خوزه کلمنته اوروزکو. نقاشی دیواری کتابخانه بیکر، کالج دارتموث، هانوفر، نیوهمپشایر. 1934.

از آنجایی که نقاشی دیواری مکزیکی یک هنر با روح سیاسی مشخص است، بحث و جدل های زیادی را ایجاد کرده است. یکی از آنها بایداثربخشی واقعی دیوار را به عنوان یک تکیه گاه عمومی ببینید. در واقع، برای برخی از منتقدان این ناهماهنگی بود که این دیوارها در ساختمان های عمومی قرار داشتند که دهقانان به آنجا نمی رسیدند.

به همین ترتیب، آنها معتقد بودند که دولت PRI با ترویج هنری که ارزش ها را تعالی می بخشد، ریاکارانه عمل می کند. مکزیکی انقلاب، پس از حذف زاپارا و پانچو ویلا از صحنه سیاسی. برای این منتقدان، نقاشی دیواری مکزیکی، بیشتر سیاسی تا هنری، مخفیگاه دیگری برای بورژوازی حاکم بود.

27 داستانی که باید یک بار در زندگی بخوانید (توضیح داده شده) بیشتر بخوانید

علاوه بر نقاشی دیواری مکزیکی و دیگر جنبش های پلاستیکی در آمریکای لاتین از نکوهش اجتماعی و نشان دادن آداب و رسوم و رنگ های محلی الهام گرفته شدند. به این جنبش‌هایی اضافه شده‌اند که می‌خواستند در طرح‌های ارزش‌گذاری هنری اروپایی‌محور نفوذ کنند یا آن‌ها را زیر سوال ببرند، مانند جنبش مدرنیستی در برزیل با مانیفست انسان‌خواری (Oswald de Andrade, 1924). این امر برای نمایش فرهنگ آمریکای لاتین در آن زمان بسیار مهم بود، بنابراین حضور در صحنه بین المللی را نشان داد.

با این حال، این نوع زیبایی شناسی که بر اساس جستجوی "هویت آمریکای لاتین" بنا شده است توسط دنیای غرب به عنوان کلیشه در واقع، در مقاله ای توسط محقق شیلیایی کارمن هرناندز،که توسط شورای علوم اجتماعی آمریکای لاتین (CLACSO) منتشر شده است، این کلیشه‌ها بین «غربی‌سازی» و «جامعه‌شناسی» هنر آمریکای لاتین در نوسان هستند. یعنی یا آمریکای لاتین «خارجی/خیلی» است یا «محکومیت اجتماعی».

در هر صورت، فراتر از مطالب ارائه شده و جنجالی که آنها به راه انداخته اند، شکی نیست که او نقاشی دیواری مکزیکی بوده است. قادر به خلق زیبایی شناسی با اقتدار خاص خود است که به خودی خود ارزشمند است و در تاریخ نقاشی چه مکزیکی و چه بین المللی به یک نقطه مرجع تبدیل شده است.

با دیدن مواردی از این دست، به راحتی می توان درک کرد که چرا راکفلر دیگو ریورا را استخدام کرد تا یک نقاشی دیواری بکشد و چرا وقتی چهره لنین را در وسط ترکیب پیدا کرد، آن را نیز پاک کرد.

ممکن است برای شما جالب باشد: دیوید آلرافو سیکیروس: بیوگرافی و آثار مکزیکی دیوارنگار.

Melvin Henry

ملوین هنری یک نویسنده باتجربه و تحلیلگر فرهنگی است که به جزئیات روندها، هنجارها و ارزش های اجتماعی می پردازد. ملوین با نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت های تحقیقاتی گسترده، دیدگاه های منحصر به فرد و روشنگری را در مورد پدیده های فرهنگی مختلف ارائه می دهد که زندگی افراد را به روش های پیچیده ای تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان یک مسافر مشتاق و ناظر فرهنگ های مختلف، کار او نشان دهنده درک عمیق و درک تنوع و پیچیدگی تجربیات انسانی است. نوشته ملوین چه در حال بررسی تأثیر فناوری بر پویایی اجتماعی باشد و چه در حال کاوش در تلاقی نژاد، جنسیت و قدرت باشد، نوشته‌های ملوین همیشه قابل تامل و از نظر فکری محرک است. ملوین از طریق وبلاگ خود فرهنگ تفسیر، تجزیه و تحلیل و توضیح داده شده است، هدف آن الهام بخشیدن به تفکر انتقادی و پرورش گفتگوهای معنادار در مورد نیروهایی است که جهان ما را شکل می دهند.