شعر بوسه های گابریلا میسترال: تحلیل و معنا

Melvin Henry 28-06-2023
Melvin Henry

گابریلا میسترال یکی از مهمترین شاعران شیلیایی است. اولین نویسنده آمریکای لاتین و پنجمین زنی که جایزه نوبل را دریافت کرد، در سال 1945، 26 سال قبل از هموطن خود، پابلو نرودا.

در شعر او زبانی ساده اما پرشور خودنمایی می کند که به دنبال بیان عمیق است. احساساتی که در تضاد هستند مجموعه نسخه یادبود آکادمی سلطنتی اسپانیا بیان می کند که نوشته او:

(...) زندگی پر از شور غم انگیز را در کنترپوان می بافد. از عشق هایی که مرز نمی شناسند؛ از تجربیات زندگی مرزی؛ تعهد رادیکال به سرزمین مادری خود و رویای آمریکا. شفقت به معنای ریشه‌شناختی واژه -احساس و تجربه مشترک- با افراد بی‌ارث و تحت ستم گابریلا میسترال. شعر به موضوع مبهم جاذبه و تضادهای عشق می پردازد.

بوسه ها

بوسه هایی هستند که به خودی خود

جمله محکوم کننده عشق را تلفظ می کنند،<1

بوسه هایی هستند که با یک نگاه داده می شوند

بوسه هایی هستند که با خاطره داده می شوند. بوسه‌ها

بوسه‌هایی هستند که فقط روح‌ها به یکدیگر می‌دهند

بوسه‌هایی هستند که حرام هستند، درست است> بوسه هایی هستند که می ربایندحواس،

بوسه های اسرارآمیزی وجود دارد که

هزار رویاهای سرگردان و گم شده را به جا گذاشته است.

بوسه های مشکل دار وجود دارند که حاوی

کلیدی هستند که یکی رمزگشایی کرده است،

بوسه هایی وجود دارد که باعث تراژدی می شود

چند گل رز در یک سنجاق سینه برگ های خود را کنده اند.

همچنین ببینید: فیلم جوکر: خلاصه، تحلیل و تاریخچه شخصیت

بوسه های معطر، بوسه های گرم وجود دارد

که در آرزوهای صمیمی می تپد،

بوسه هایی هستند که ردی بر لب ها می گذارند

مانند میدانی از خورشید بین دو تکه یخ.

بوسه هایی هستند که شبیه نیلوفرها هستند

زیرا آنها عالی، ساده لوح و برای پاکی هستند،

بوسه های خائنانه و بزدلانه وجود دارد،

بوسه های نفرین شده و دروغگو وجود دارد.

یهودا عیسی را می‌بوسد و نقشی

بر چهره او از خدا، جنایت، بر جای می‌گذارد،

در حالی که مجدلیه با بوسه‌های خود

رحمانه عذاب او را تقویت می‌کند.

از آن زمان در بوسه ها

عشق، خیانت و درد می تپد،

در عروسی های انسانی شبیه

نسیمی است که با گل ها بازی می کند.

بوسه هایی وجود دارند که باعث می شوند

شور عاشقانه و اشتیاق دیوانه وار،

شما آنها را به خوبی می شناسید، آنها بوسه های من هستند

که توسط من، برای دهان شما اختراع شده است.

بوسه های شعله ای که در ردپای چاپ شده

شیارهای عشقی ممنوع را به دوش می کشند،

بوسه های طوفانی، بوسه های وحشی

که فقط لب های ما چشیده اند.

اولین مورد را به خاطر دارید...؟ غیرقابل تعریف؛

صورتت پر از رژگونه های مهیب بود

و در اسپاسم احساسات وحشتناک،

چشمانت پر از اشک شد.

آیایادت هست که یک روز بعدازظهر در افراط دیوانه کننده

تو را دیدم که حسودی در تصور نارضایتی،

تو را در آغوشم آویختم... بوسه ای لرزید،

و چه شد بعدی را می بینی...؟ خون روی لبانم.

من به تو یاد دادم که ببوسی: بوسه های سرد

از قلب سنگی بی حوصله هستند،

من به تو یاد دادم که با بوسه هایم ببوسی

اختراع شده توسط من، برای دهان تو.

تحلیل

شعر دوباره تعریف می کند که یک بوسه می تواند باشد، و از طریق این تلاش به ما در مورد احساسات، وفاداری، عاشقانه، جسمانی، افلاطونی می گوید. عشق و به طور کلی پیوندهای عاطفی که ما را به هم پیوند می دهد.

این از سیزده مصراع با ابیات هنگ هجایی تشکیل شده است که در آن قافیه همخوان غالب است. آنها معنای معمول بوسه را زیر سوال می برند. اولین چیزی که وقتی به کلمه بوسه فکر می کنیم، عمل فیزیکی بوسیدن است. شعر با گشودن تخیل به روی هر چیزی که می تواند با یک بوسه نیز مرتبط باشد آغاز می شود و بیشتر از عمل به نیت پشت بوسه اشاره می کند: "بوسه هایی هستند که با نگاه داده می شوند/ بوسه هایی هستند که داده می شوند. با حافظه».

شعر صفت ها و تصاویری را که ما معمولاً با آنها مرتبط نمی کنیم در تضاد قرار می دهد و اغلب ایده های متناقضی ارائه می دهد. بنابراین، «معمایی» که با آنچه پنهان است همراه است، در مقابل «صادق» قرار می گیرد. همچنین بوسه "نجیب" یا بوسه افلاطونی "که فقط روحها به یکدیگر می دهند" و ما را بهاحترام، به عشق برادرانه، از والدین به فرزندان، و حتی عشق معنوی و اثیری، با عشق ممنوعه که به عاشقان اشاره دارد، در تقابل قرار می گیرد.

از طریق "بوسه ها"، پانورامایی از احساسات انسانی ارائه می شود که خطوط کلی آن را ترسیم می کند. رابطه نزدیک بین عشق و نفرت این شعر نیروهای متضاد مختلف در تقابل را بازآفرینی می کند که همانطور که منتقد دیدی تولستون اشاره می کند، شعرهای میسترال را می گذراند:

«عشق و حسادت، امید و ترس، لذت و درد، زندگی و مرگ، رویا و حقیقت، آرمان و واقعیت، ماده و روح، در زندگی او به رقابت می پردازند و در شدت صداهای شاعرانه اش بیان می شوند» سانتیاگو دیدی تولسون. (ترجمه خود)

عشق مهلک

اگرچه "بوسه" در مورد انواع احساسات و روابط به ما می گوید، نه تنها عاشقانه، اما عشق مهلک در شعر خودنمایی می کند.

بینش عشق را به صورت جمله ای ارائه می کند که در آن هیچ کس انتخاب نمی کند یا قدرتی بر کسی که دوستش داشته باشد ندارد. عشق ممنوعه به ویژه خودنمایی می کند که نویسنده با شیطنت های فراوان آن را با "حقیقی" پیوند می دهد و یکی از آتشین ترین آنهاست: "لما بوسه می زند که در ردپای چاپ شده / شیارهای عشق ممنوع را حمل می کند"

همچنین، سهولت تبدیل عشق به خیانت، نفرت و حتی خشونت خودنمایی می کند. خون روی لب گواه خشم و خشم حسادت است:

آیا آن روز بعد از ظهر دیوانه را به یاد می آوریدبیش از حد

تو را دیدم که حسودی تصور می کنی،

تو را در آغوشم آویزان کردم... بوسه ای لرزید،

همچنین ببینید: اخلاق ارسطو: خلاصه و تحلیل اخلاق نیکوماخوس

و بعد چه دیدی...؟ خون بر لبانم.

صدای شاعرانه: زنان و فمینیسم

اگرچه گابریلا میسترال در مورد جنبش فمینیستی موضعی مبهم داشته است، تحلیل صدای شاعرانه او که لزوماً موقعیت را مشخص می کند بسیار جالب است. زنانه زن زمان خود.

صدای ذهنی شاعرانه ای که فرد را به حساب می آورد تا بیت نهم ظاهر نمی شود. در اینجا زنی که خود را در شورش های شور می بیند:

بوسه هایی وجود دارد که باعث ایجاد شور و هیجان

عشق پرشور و دیوانه می شود،

تو خوب می دانی که آنها بوسه های من هستند

اختراع من، برای دهان تو.

زن در شعر، علیه تابوی جنسیت زنانه و به ویژه میل زنان عصیان می کند. از این نظر، شعر پیشگام جنبش فمینیستی است که در دهه 1960 اوج شکوفایی خود را داشت.

آوای شاعرانه زن، علاوه بر این، نویسندگی، خلاقیت و ردپای خود را در جهان می‌یابد، در مسیر جسمانی و جسمانی می‌یابد. به خاطر همه اشتیاقی که او به آن اشاره می کند:

من به تو یاد دادم که ببوسی: بوسه های سرد

از یک قلب بی رحم سنگ است،

من به تو یاد دادم که با بوسه هایم ببوس

اختراع شده توسط من، برای دهان تو.

می خواهم تاکید کنم که در شعر این زن است که به معشوق خود نحوه بوسیدن را آموزش می دهد و تلویحاً پیشنهاد می شود که بدون اوبرخلاف تصور مردسالارانه و محافظه کارانه که این مرد باید متخصص جنسیت باشد، هیچ گرمی و احساسی وجود نخواهد داشت.

اگر این شاعر را دوست دارید، شما را به خواندن 6 شعر اساسی دعوت می کنم. گابریلا میسترال.

عکس گابریلا میسترال

درباره گابریلا میسترال

گابریلا میسترال (1889-1957) در خانواده ای متواضع به دنیا آمد. او از 15 سالگی به عنوان معلم مدرسه از خود و خانواده‌اش حمایت می‌کرد تا زمانی که شعرش شناخته شد.

او به عنوان معلم و دیپلمات در ناپل، مادرید و لیسبون کار کرد. او در میان دیگر مؤسسات مهم، در دانشگاه کلمبیا به تدریس ادبیات اسپانیایی پرداخت. او نقش مهمی در آموزش شیلی و مکزیک ایفا کرد.

او از دانشگاه های فلورانس، گواتمالا و کالج میلز دکترای honoris causa دریافت کرد. در سال 1945 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.

Melvin Henry

ملوین هنری یک نویسنده باتجربه و تحلیلگر فرهنگی است که به جزئیات روندها، هنجارها و ارزش های اجتماعی می پردازد. ملوین با نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت های تحقیقاتی گسترده، دیدگاه های منحصر به فرد و روشنگری را در مورد پدیده های فرهنگی مختلف ارائه می دهد که زندگی افراد را به روش های پیچیده ای تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان یک مسافر مشتاق و ناظر فرهنگ های مختلف، کار او نشان دهنده درک عمیق و درک تنوع و پیچیدگی تجربیات انسانی است. نوشته ملوین چه در حال بررسی تأثیر فناوری بر پویایی اجتماعی باشد و چه در حال کاوش در تلاقی نژاد، جنسیت و قدرت باشد، نوشته‌های ملوین همیشه قابل تامل و از نظر فکری محرک است. ملوین از طریق وبلاگ خود فرهنگ تفسیر، تجزیه و تحلیل و توضیح داده شده است، هدف آن الهام بخشیدن به تفکر انتقادی و پرورش گفتگوهای معنادار در مورد نیروهایی است که جهان ما را شکل می دهند.