معنای انسان ذاتاً خوب است

Melvin Henry 14-07-2023
Melvin Henry

آنچه انسان است ذاتاً خوب است:

عبارت "انسان ذاتاً خوب است" عبارتی است که نویسنده و روشنفکر برجسته دوره روشنگری ژان ژاک روسو در رمان نوشته است. امیل یا آموزش ، منتشر شده در سال 1762.

در این رمان، جایی که روسو نظریه های خود را در مورد آموزش و پرورش که بعداً بر توسعه آموزش مدرن تأثیر گذاشت، به نمایش می گذارد، توضیح داده شده است که انسان ها به طور طبیعی جهت گیری دارند. به سوی خیر، چون انسان خوب و آزاد به دنیا می آید ، اما آموزش سنتی آن طبیعت و جامعه را سرکوب و ویران می کند، در نهایت به فساد او می انجامد.

همچنین به یاد داشته باشیم که روسو بر اساس تز وحشی نجیب که بر اساس آن انسان در حالت طبیعی و اصیل و بدوی خود نیکو و رک است، اما زندگی اجتماعی و فرهنگی با بدی ها و رذیلت هایش آن را منحرف می کنند و به سمت جسمی و اخلاقی سوق می دهند. بی نظمی از این رو، او معتقد بود که انسان در حالت اولیه خود از نظر اخلاقی برتر از انسان متمدن است.

همچنین ببینید: کولوسئوم رومی: مکان، ویژگی ها و تاریخهمچنین به27 داستانی که باید یک بار در زندگی خود بخوانید (توضیح داده شده) مراجعه کنید20 بهترین داستان آمریکای لاتین توضیح داده شده7 داستان عاشقانه که قلب شما را خواهد دزدید

با این حال، این تأییدیه که انسان ذاتاً خوب است با ایده دیگری مخالف بود که در قرن قبل در زمانتولد دولت های ملی، توسط توماس هابز ، که بر اساس آن انسان، از سوی دیگر، ذاتا بد بود، زیرا او همیشه خیر خود را بر دیگران برتری می دهد، و در حالت وحشیانه، زندگی می کند. در بحبوحه درگیری‌ها و توطئه‌های مداوم، ارتکاب ظلم و اعمال خشونت‌آمیز برای تضمین بقا.

پس هابز معتقد بود که انسان یک درنده، «گرگ برای انسان» است و تنها راه نجات است. آن دولت بدوی مبتنی بر ساختن یک دولت ملی، با قدرت سیاسی متمرکز، با ماهیت مطلقه و سلطنتی بود، که به انسان اجازه می‌دهد برای بقای خود گروه‌بندی کند و از آن سبک زندگی وحشی به سبک زندگی نظم و اخلاق برتر برود. و متمدن است.

نگاه کنید به انسان برای انسان گرگ است.

همچنین ببینید: هزارتوی تنهایی، نوشته اکتاویو پاز: خلاصه و تحلیل کتاب

اما این ادعا که خیر یا در صورت عدم وجود آن شر می تواند طبیعی باشد، زیرا از نظر اخلاقی نه خیر است. و نه بد بودن خواص طبیعی هستند. نیکی و شر، خیر و شر، مقوله‌های اخلاقی هستند که ریشه در اندیشه دینی یهودی-مسیحی دارند که بر اساس آن، انسان‌ها را خداوند به صورت و تشبیه او آفریده است و در نتیجه خیر ذاتاً به تشبیه الهی آفریده شده است. بنابراین اینکه می گوییم انسان ذاتاً خوب یا بد است، اخلاقی کردن طبیعت است .

بلکه می توانثابت کنید که انسان خوب یا بد به دنیا نمی آید، زیرا در مراحل اولیه رشد، فرد فاقد ارجاعات فرهنگی، اطلاعات یا تجربیاتی است که به او نیت یا مقاصد خوب یا بد می بخشد.

برای On. از سوی دیگر، تفسیر مارکسیستی از عبارت روسو، محتوای آن را بازخوانی می‌کند تا توضیح دهد که انسان، که اساساً موجودی اجتماعی است و به مجموعه روابط اجتماعی که با دیگران برقرار می‌کند وابسته است، در واقع توسط فاسد شده است. جامعه سرمایه داری که نظام آن بر اساس استثمار انسان توسط انسان بنا شده است و هر فردی برای حفظ امتیازات و دارایی های خود باید به شدت بجنگد، اساساً خودخواهانه، فردگرا و ناعادلانه و مغایر با ماهیت اجتماعی انسان بودن است.

در خاتمه، عبارت "انسان ذاتاً خوب است" که ریشه در یک نظام فکری خاص عصر روشنگری و در بستر تاریخی دارد که در آن انسان اروپایی در رابطه با نحوه دید و درک خود در مرحله بازنگری قرار داشت. انسان غیراروپایی (آمریکایی، آفریقایی، آسیایی و غیره)، در شرایط زندگی نسبتاً ابتدایی، نسبت به پاکی اخلاقی انسان متمدن، که اساساً محصول جامعه ای فاسد شده توسط رذیلت ها و فقدان آن ها تلقی می شود، سوء ظن خاصی داشت. تقوا. پس این یک چشم انداز استدیدگاه ایده آل از انسان در حالت اولیه اش.

همچنین ببینید انسان ذاتاً اجتماعی است.

درباره ژان ژاک روسو

ژان ژاک روسو در سال 1712 در ژنو به دنیا آمد. او نویسنده، فیلسوف، گیاه شناس، طبیعت شناس و موسیقیدان تاثیرگذار زمان خود بود. او را از متفکران بزرگ عصر روشنگری می دانند. ایده های او بر انقلاب فرانسه، توسعه نظریه های جمهوری خواهی، توسعه آموزش تأثیر گذاشت و او را پیشرو رمانتیسم می دانند. از مهمترین آثار او می توان به قرارداد اجتماعی (1762)، رمان جولیا یا الویزای جدید (1761)، امیلیو یا آموزش (1762) و او اشاره کرد. خاطرات اعترافات (1770). او در سال 1778 در ارمنونویل فرانسه درگذشت.

همچنین نگاه کنید به: مهم ترین فیلسوفان در تاریخ و چگونگی تغییر افکار آنها

Melvin Henry

ملوین هنری یک نویسنده باتجربه و تحلیلگر فرهنگی است که به جزئیات روندها، هنجارها و ارزش های اجتماعی می پردازد. ملوین با نگاهی دقیق به جزئیات و مهارت های تحقیقاتی گسترده، دیدگاه های منحصر به فرد و روشنگری را در مورد پدیده های فرهنگی مختلف ارائه می دهد که زندگی افراد را به روش های پیچیده ای تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان یک مسافر مشتاق و ناظر فرهنگ های مختلف، کار او نشان دهنده درک عمیق و درک تنوع و پیچیدگی تجربیات انسانی است. نوشته ملوین چه در حال بررسی تأثیر فناوری بر پویایی اجتماعی باشد و چه در حال کاوش در تلاقی نژاد، جنسیت و قدرت باشد، نوشته‌های ملوین همیشه قابل تامل و از نظر فکری محرک است. ملوین از طریق وبلاگ خود فرهنگ تفسیر، تجزیه و تحلیل و توضیح داده شده است، هدف آن الهام بخشیدن به تفکر انتقادی و پرورش گفتگوهای معنادار در مورد نیروهایی است که جهان ما را شکل می دهند.